نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 454
سايههاشان حقيقت
سجده است نه سر به زمين نهادن، ولى از ظاهر روايت برمىآيد كه سجده را به معناى سر
به زمين نهادن گرفته و مىگويد: اين سجده در عموم اهل زمين و آسمان هست در بعضى به
طوع و رغبت و در بعضى ديگر به كره و اجبار، و در پارهاى ديگر كه خودشان سجده
نمىكنند سايههاشان به زمين مىافتد و همان به زمين افتادن سايهها شبيه به سجده
است، و اين معنا معنايى است كه هيچ جلالتى براى خداى كبير متعال نمىرساند.
علاوه بر اين
با عموميتى كه در جمله(وَ ظِلالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ) به چشم
مىخورد سازگار نيست، (زيرا روايت مىگويد: سايه يك طايفه سجده مىكند ولى آيه
مىگويد: سايه همه آنان سجده مىكند) و از آن جمله واضحتر عموميتى است كه در آيه(أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلى ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ يَتَفَيَّؤُا ظِلالُهُ
عَنِ الْيَمِينِ وَ الشَّمائِلِ سُجَّداً لِلَّهِ وَ هُمْ داخِرُونَ وَ لِلَّهِ
يَسْجُدُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ دابَّةٍ وَ الْمَلائِكَةُ
وَ هُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ)[1] است، زيرا
در اين آيه سجده را به سايه تمامى موجودات نسبت مىدهد نه تنها اهل آسمان و زمين
كه از ضمير هم در آيه مورد بحث استفاده مىشد.
[1] آيا چشم نگشودند ببينند كه هر موجودى چگونه سايه خود را به
هر جانب مىفرستد و از راست و چپ همه به سجده خدا با كمال فروتنى مشغولند.
هر چه در آسمانها و زمين است از جنبندگان و فرشتگان همه
بىهيچ تكبر، و با كمال تذلل به عبادت خدا مشغولند. سوره نحل، آيه 48 و 49.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 454