نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 407
بدن مركب از مشتى
اعضاى مادى نيست تا با مرگ و بطلان تركيب و متلاشى شدنش بكلى معدوم شود، بلكه
حقيقت او روحى است علوى- و يا اگر خواستى بگو حقيقت او نفس او است- كه به اين بدن
مركب مادى تعلق يافته، و اين بدن را در اغراض و مقاصد خود بكار مىاندازد، و زنده
ماندن بدن هم از روح است، بنا بر اين هر چند بدن ما به مرور زمان و گذشت عمر از
بين مىرود و متلاشى مىشود، اما روح، كه شخصيت آدمى با آن است باقى است، پس مرگ
معنايش نابود شدن انسان نيست، بلكه حقيقت مرگ اين است كه خداوند روح را از بدن
بگيرد، و علاقه او را از آن قطع كند، آن گاه مبعوثش نمايد، و بعث و معاد هم معنايش
اين است كه خداوند بدن را از نو خلق كند و دوباره روح را به آن بدمد، تا در برابر
پروردگارش براى فصل قضاء بايستد.
خداوند در
اين باره مىفرمايد:(وَ قالُوا أَ إِذا ضَلَلْنا فِي الْأَرْضِ أَ
إِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ بَلْ هُمْ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ كافِرُونَ قُلْ
يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ
تُرْجَعُونَ)[1] كه حاصلش
اين است كه شما با مردن در زمين گم نمىشويد و معدوم نمىگرديد، بلكه ملك الموت كه
موكل بر مرگ است آن حقيقتى را كه لفظ شما و ما به آن
دلالت مىكند، و عبارت از جانها است مىگيرد و در قبضه او باقى مىماند و گم
نمىشود، آن گاه وقتى مبعوث شديد بسوى خدا برمىگرديد، و دوباره بدنهاى شما
بجانهايتان ملحق مىشود، و باز شما شمائيد.
پس براى
آدميان حياتى است باقى كه محدود به عمر فانى دنيا نيست، و عيشى است دائمى در عالم
ديگرى كه با بقاى خداوندى باقى است، و انسان در زندگى دومش بهرهاى ندارد مگر آنچه
كه در زندگى اولش از ايمان به خدا و عمل صالح كسب كرده، و از مواد سعادتى كه امروز
براى فردايش پسانداز نموده.
پس اگر آدمى
حق را پيروى كند، و به آيات خدا ايمان بياورد، در زندگى ديگرش به كرامت قرب و
نزديكى به خدا، و به ملكى كه كهنه نمىشود سعادتمند مىگردد، و اگر به پستى و به
سوى خاك بگرايد، و فقط به دنيا توجه داشته باشد و از ياد خدا اعراض نمايد، در
زندگى ديگرش در شقاوت و هلاكت خواهد بود و مغلول به غل و زنجير نوميدى و خسران
محشور خواهد شد، و در مهبط لعنت و حضيض بعد قرار خواهد گرفت، و از اصحاب آتش خواهد
گرديد.
خواننده
محترم اگر به دقت و تامل كافى و وافى در اين بيانى كه گذشت نظر كرده باشد اين معنا
برايش روشن شده است كه آيه(أُولئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا
بِرَبِّهِمْ ...)، صرف تهديد به