نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 393
وجه تقييد به جمله(بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها) اينها نيست، بلكه وجه آن اين است كه مىخواهد
فطرت خواب رفته بشر را بيدار كند تا به جستجوى سبب آن برخيزد، و پس از جستجو، در
آخر به خداى سبحان پى ببرد.
نظير اين
مسلك را در آيه بعدى هم بكار برده و فرموده:(وَ هُوَ
الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ وَ أَنْهاراً) كه بزودى
توضيحش خواهد آمد ان شاء اللَّه.
[آيه
شريفه:(اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّماواتِ ...) در مقام
اثبات وحدت خداى تعالى در ربوبيت است]
و چون مطلوب
در اين مقام- بطورى كه از سياق آيات برمىآيد- توحيد در ربوبيت و بيان اين جهت
بوده كه خداى سبحان تنها رب هر چيز است و ربى بغير او نيست، نه اثبات اصل صانع.
لذا دنبال(رَفَعَ السَّماواتِ ...)، فرمود:(ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ ...) كه خود دليل
بر تدبير عمومى داشته و عالم را بهم متصل و اجزايش را بهم مربوط مىسازد، اين را
فرمود تا اثبات كند كه رب همه و مالك مدبر آن يكى است.
زيرا (در
توضيح آن بايد گفت كه) وثنىها كه قرآن با ايشان مناظره مىكند اين معنا را منكر
نيستند كه خالق عالم و موجد آن يكى است و در ايجاد آن شريكى برايش نيست، و اين
همان خداى سبحان است، بلكه تنها چيزى كه هست معتقدند كه خداوند تدبير هر شانى از
شؤون عالم و هر نوعى از انواع آن را به يكى از موجودات قوى واگذار كرده، مثلا
تدبير زمين را به يكى، آسمان را به يكى انسان و حيوان و ترى و خشكى و جنگ و صلح و
حيات و مرگ، هر كدام را به يكى سپرده، و آن موجودات قوى، شايسته پرستشاند تا از
ما راضى شوند و خير خود را به ما رسانيده از شرورشان ايمن گرديم، بنا بر اين در رد
مردمى كه چنين اعتقاد دارند، تنها بايد اثبات وحدت ربوبيت كرد نه توحيد در ذات
خدا، و اينكه واجب الوجودى غير او نيست و تمامى موجودات به او منتهى مىشوند، زيرا
اين مطالب امورى هستند كه وثنىها آن را انكار نكرده و هيچ ضررى به ايشان نمىزند.
از اينجا
معلوم مىشود جمله(الَّذِي رَفَعَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ
تَرَوْنَها) كه در صدر آيه جاى گرفته مقدمهاى است براى جمله(ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ ...)، نه اينكه در اقامه برهان، مقصود
بالذات باشد، بنا بر اين و زان اين صدر نسبت به ذيلش و زان آيه(إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ
أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ ...)[1] و نظاير
آنست نسبت به ذيل آن.
و نيز روشن
مىشود كه جمله(بِغَيْرِ عَمَدٍ) متعلق است به
رفع ، و جمله ترونها
[1] همانا پروردگار شما كسى است كه آسمانها و زمين را در شش روز
آفريد، آن گاه به عرش، پرداخت. سوره اعراف، آيه 54 و سوره يونس، آيه 3.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 393