نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 30
قيامت آخرين امد وجود
آن است و آن آسمان و زمين است كه ابتداى قيامت آخرين امد وجود آنها است.
و اين اشكال
از اشكال اول مشكلتر است، زيرا اين اشكال بر كسى هم كه معتقد به خلود در دوزخ و
يا در بهشت و دوزخ نيست وارد است، به خلاف اشكال اول.
و پاسخى كه
ماده اشكال را از بين ببرد اين است كه خداى تعالى در كلام خود آسمانها و زمينى
براى قيامت معرفى مىكند كه غير آسمانها و زمين دنيا است، و مىفرمايد:
(يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ
الْقَهَّارِ)[1] و از اهل
بهشت حكايت مىكند كه مىگويند:(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي
صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ
نَشاءُ)[2] و در مقام
وعده به مؤمنين و توصيف ايشان مىفرمايد:(لَهُمْ عُقْبَى
الدَّارِ)[3].
پس معلوم
مىشود براى آخرت نيز آسمانها و زمينى است، هم چنان كه در آن بهشت و دوزخى و براى
هر يك سكنه و اهلى است، كه خدا همه آنها را به اين وصف توصيف كرده كه نزد اويند، و
فرموده(ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ)[4] و به حكم اين آيه
آسمان و زمين آخرت از بين نمىرود.
و اگر در آيه
مورد بحث بقاى بهشت و دوزخ و اهل آن دو را به مدت بقاى آسمان و زمين محدود كرده از
اين جهت است كه معناى اين دو اسم از حيث آسمان و زمين بودن هيچ وقت از بين
نمىرود، آنكه از بين مىرود يك نوع آسمان و زمين است و آن آسمان و زمين دنيايى
است كه اين نظام مشهود را دارد، و اما آسمانها و زمينى كه مثلا بهشت در آنها است،
و به نور پروردگار روشن مىشود به هيچ وجه از بين نمىرود، و خلاصه جهان همواره
آسمانها و زمينى دارد. چيزى كه هست در آخرت نظام دنيائيش را از دست مىدهد، و با
اين وضع ديگر هيچ اشكالى باقى نمىماند.
در تفسير
كشاف بطور اجمال به اين وجه اشاره كرده و چنين مىگويد: دليل بر اينكه قيامت،
آسمان و زمينى دارد قول خداى سبحان است كه مىفرمايد:(يَوْمَ
تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ)
[1] روزى كه زمين عوض شود به زمين ديگرى و آسمانها نيز، و همه
براى خدا واحد قهار آشكار گردند. سوره ابراهيم، آيه 48.
[2] ستايش مخصوص خداوندى است كه وعده خود راى بر ما محقق فرمود و
ما راى وارث همه سرزمين بهشت گردانيد تا هر جاى آن بخواهيم منزل گزينيم. سوره زمر،
آيه 74.