responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 294

خود، در آنچه كه او را امين در آن دانسته خيانت نمى‌كند، بخلاف مردم كه چه بسا رعايت عهد و امانت را ننموده به مؤتمنى كه متوسل به ايشان شده ترحم نكنند و به وى خيانت بورزند.

بهمين جهت مى‌بينيم يعقوب (ع) بعد از آنكه براى بار دوم فرزندان را مكلف به آوردن وثيقه مى‌كند چنين مى‌فرمايد:(حَتَّى تُؤْتُونِ مَوْثِقاً مِنَ اللَّهِ لَتَأْتُنَّنِي بِهِ إِلَّا أَنْ يُحاطَ بِكُمْ) و آن اختيارى را كه فرزندان در حفظ برادر خود ندارند استثناء نموده مى‌فرمايد: مگر آنكه شما را احاطه كنند و قدرت حفظ او از شما سلب گردد، زيرا در اينصورت حفظ برادر از قدرت و استطاعت ايشان بيرون است، و ديگر نسبت به آن مورد سؤال پدر واقع نمى‌شوند، و اما اينكه حضرت يعقوب (ع) از آنان خواست تا وثيقه‌اى الهى بياورند تا آنجا بود كه اختيار و قدرت دارند برادر را حفظ نموده دوباره به پدر برگردانند، مثلا او را نكشند، و آواره و تبعيدش نكنند، و بلايى نظير آن بر سرش نياورند (دقت فرمائيد) از آنچه گذشت اين معنا روشن شد كه در جمله‌(وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ) يك نوع تعريض به فرزندان و طعنه به اين است كه ايشان آن طور كه بايد و يا اصلا نسبت به برادر خود يوسف رحم نكردند، و با اينكه پدر نسبت به وى امينشان دانست امانت را رعايت ننمودند، و آيه بهر حال در معناى رد درخواست فرزندان است.

(وَ لَمَّا فَتَحُوا مَتاعَهُمْ وَجَدُوا بِضاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَيْهِمْ ...).

كلمه بغى به معناى طلب كردن است، و بيشتر در طلب شر استعمال مى‌شود، و بغى به معناى ظلم و زنا نيز از همين باب است. در مجمع البيان مى‌گويد: كلمه ميره به معناى طعامهايى است كه از شهرى به شهر ديگر حمل و نقل مى‌شود، مرتهم معنايش اين است كه:

من جهت ايشان از شهر ديگرى طعام وارد كردم، و همچنين مضارعش اميرهم و مصدرش ميرا و نيز امترتهم امتيارا كه باب افتعال آنست‌[1].

و اينكه گفتند:(يا أَبانا ما نَبْغِي) استفهامى است كه از پدر كردند و به آيه چنين معنا مى‌دهد كه وقتى بار و بنه خود را باز كرده و كالاى خود را در ميان طعام خود يافتند، و فهميدند كه عمدا به ايشان برگردانيده‌اند به پدر گفتند: ما ديگر بيش از اين چه مى‌خواهيم ما وقتى به مصر مى‌رفتيم منظورمان خريدن طعام بود، نه تنها طعام را به سنگ تمام به ما دادند بلكه كالاى ما را هم به ما برگردانيدند، و اين خود بهترين دليل است بر اينكه منظور عزيز احترام ما است، نه اينكه قصد سويى به ما داشته باشد.


[1] مجمع البيان، ج 5، ص 247، ط تهران.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 294
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست