نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 263
از كلمه
مىخورند فهميده كه مشغول خوردنند و هنوز تمام نكردهاند، چون اگر تمام كرده
بودند شاه در نقل خواب خود مىگفت: ديدم كه آنها را خوردند.
سوم: جمله(ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذلِكَ عامٌ فِيهِ يُغاثُ النَّاسُ وَ فِيهِ
يَعْصِرُونَ) است، كه در متن خواب شاه چيزى كه اشاره به آمدن چنين سالى كند
نبوده، و گويا يوسف آن را از عدد هفت استفاده كرده كه هم در گاوهاى چاق و هم در
گاوهاى لاغر و هم در سنبلههاى سبز بكار رفته (و اگر سال هشتم هم قحطى مىشد عدد
سالهاى قحطى هفت نبود).
و جمله(ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذلِكَ عامٌ) هر چند بصورت
پيشگويى نسبت به آينده است، ليكن كنايه است از اينكه سالى كه بعد از هفت سال قحطى
مىآيد حاجت به جد و جهد در امر زراعت و ذخيره كردن ندارند، در آن سال، ديگر مكلف
به اين دستورات كه گفته شد نيستند، و گردانندگان مملكت در باره ارزاق مردم تكليفى
نخواهند داشت.
و شايد به
خاطر اين سه جمله بود كه در آيه مورد بحث سياق را از خطاب به غيبت تغيير داد و
فرمود:(فِيهِ يُغاثُ النَّاسُ وَ فِيهِ يَعْصِرُونَ) و
نفرمود: فيه تغاثون و فيه تعصرون زيرا در اين تغيير سياق، اشاره است
به اينكه مردم در اين سال احتياجى به شما درباريان ندارند، بلكه خودشان باران
مىبينند و ارزاق خود را تهيه مىكنند، چون در آن سال خداوند بركت و نعمت را بر
ايشان نازل مىكند.
از همين جا
پاسخ گفته صاحب المنار معلوم مىشود كه در كلام سابق خود گفته بود: اين نكته را
يوسف از راه وحى فهميده بود و در متن خواب شاه قرينهاى در مقابل آن نبود، و از
لوازم تاويل هم نبود.
زيرا معلوم
شد كه آمدن سالهاى فراوانى بعد از هفت سال قحطى از خصوصياتى است كه بدون ترديد و
خيلى روشن از رؤيا استفاده مىشود، و اما اينكه گفته بود اين سال فراوانى پس از
قحطى از ساير سالهاى فراوانى قبل از قحطى به مراتب با خود آن سالها فرق دارد و
نعمت در آن فراوانتر است، مطلبى است كه وى بدون دليل گفته و از جهت لفظ، هيچ
دليلى در آيه بر آن وجود ندارد.
از آنچه گفته
شد وجه اين هم كه چرا سنبلههاى خشك را به عدد هفت توصيف نكرد معلوم شد، چون
خاطرنشان كرديم كه رؤيا، خود حادثه و پيشامد سالهاى فراوانى و خشكى را مجسم نكرده،
بلكه تجسم وظيفه عملى است كه كارگردانان مملكت در قبال اين پيشامد دارند، و بهمين
جهت حاجتى به توصيف مزبور نديده و از ذكر آن اعراض كرده است.
بخلاف اينكه
اگر رؤيا تجسم خود پيشامد بود، كه در اينصورت ميبايستى سنبلههاى
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 263