نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 217
خدا مىشود، او هم
خود را مىخواهد نه خدا را، زيرا اگر راه ديگرى غير از توسل به خدا سراغ داشت در
جلب آن نفع و دفع آن ضرر آن راه را مىپيمود، و با خدا و عبادت او هيچ سر و كارى
نداشت، و در سابق هم از امام صادق (ع) روايتى گذشت كه مىفرمود: هل الدين
الا الحب- مگر دين غير از محبت چيزى ديگر هم هست؟ و در حديث ديگرى فرمود:
من او
را به ملاك دوستيش مىپرستم، و اين مقام نهفتهاى است كه جز پاكان با آن تماسى
ندارند و اگر اهل محبت را در اين حديث پاكان خوانده براى اين
است كه گفتيم اين طايفه از هواى نفس و لوث ماديت منزهند. پس: اخلاص در عبادت جز از
راه محبت، تمام و كامل نمىگردد.
3- چگونه
محبت باعث اخلاص مىشود؟
عبادت خدا از
ترس عذاب، آدمى را به زهد وادار مىكند، يعنى چشمپوشى از لذايذ دنيوى براى رسيدن
به نجات اخروى. پس زاهد كارش اين است كه از محرمات و يا كارهايى كه در معناى حرام
است يعنى ترك واجبات اجتناب كند. آن كس هم كه طمع ثواب دارد طمعش او
را وادار به كارهايى از قبيل عبادت و عمل صالح مىكند تا به نعمت اخروى و بهشت
برين نائلش سازد پس كار عابد هم اين است كه واجبات و يا كارهايى را كه در معناى
واجب است (يعنى ترك حرام) بجا آورد. و خلاصه خوف زاهد او را وادار به ترك، و رجاء
عابد او را وادار به فعل مىكند و اين دو طريق هر يك صاحبش را به اخلاص براى دين
وامىدارد نه اخلاص براى خدا، صاحب دين.
به خلاف
طريقه سوم كه طريقه محبت است و قلب را جز از تعلق به خدا از هر تعلقى از قبيل
زخارف دنيا و زينتهاى آن، اولاد و همسران، مال و جاه و حتى از خود و آرزوهاى خود
پاك مىسازد، و قلب را منحصرا متعلق به خدا و هر چه كه منسوب به خداست- از قبيل
دين و آورنده دين و ولى در دين و هر چه كه برگشتش به خدا باشد- مىسازد. آرى، محبت
به هر چيز محبت به آثار آن نيز هست.
بنا بر اين،
چنين كسى در كارها، آن كارى را دوست مىدارد كه خدا دوست بدارد، و آن كارى را دشمن
مىدارد كه خدا دشمن بدارد. به خاطر رضاى خدا راضى، و به خاطر خشم خدا خشمگين
مىشود، و اين محبت نورى مىشود كه راه عمل را براى او روشن مىسازد، هم چنان كه
فرموده:(أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ
نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ)[1] و روحى
[1] آيا كسى كه مرده( جهل و ضلالت) بود و ما زندهاش كرديم و
برايش نورى قرار داديم تا ميان مردم آمد و شد كند( مثل او مانند كسى است كه در
تاريكيها فرو شده ...). سوره انعام، آيه 122.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 217