responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 96

مى‌رود و حقايق به واقعيت خود رخ مى‌نمايانند. و اينها كه در اين امت دعوت اسلام را تكذيب كردند، و مرتكب ظلم شدند وضعشان وضع همان افراد از امت‌هاى گذشته است،(فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الظَّالِمِينَ) ببين عاقبت آن ستمكاران چه شد؟ تا حدس بزنى عاقبت اين ستمكاران چه خواهد بود.

اين آن معنايى است كه بعد از بحث دقيق پيرامون معناى آيه به دست مى‌آيد، ولى مفسرين در معناى آن، سخنان مختلفى دارند كه اساس همه آنها اشتباهى است كه در معناى تاويل گرفتار آن شده‌اند، و چون فائده‌اى در نقل و بحث پيرامون آنها نيست و نيز چون قبلا اقوال آنان در باره معناى تاويل را بطور استقصاء نقل كرديم، از تعرض به آن اقوال مى‌گذريم.

[تقسيم امت اسلام به دو گروه: ايمان آورندگان و ايمان نياورندگان‌]

(وَ مِنْهُمْ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ لا يُؤْمِنُ بِهِ وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِينَ) در اين آيه شريفه امت اسلام را به دو قسم تقسيم كرده، يكى آنهايى كه به قرآن ايمان مى‌آورند، و ديگرى آنهايى كه ايمان نمى‌آورند. آن گاه از آن دسته كه ايمان نمى‌آورند بطور كنايه تعبير كرده به مفسدين ، در نتيجه از اين تعبير اين معنا به دست مى‌آيد كسانى كه تكذيب مى‌كنند آنچه را كه در قرآن است بدين جهت تكذيب مى‌كنند كه مفسد هستند.

بنا بر اين، آيه شريفه در صدد بيان حال اين امت است، كه بعضى از آنان ايمان مى‌آورند و بعضى كفر مى‌ورزند، و اينكه كفر آنان كه كفر مى‌ورزند ناشى از رذيله افساد است.

و اما اينكه بعضى‌[1] از مفسرين در تفسير اين آيه گفته‌اند منظور اين است كه: امت تو مانند ستمكاران از امت‌هاى گذشته نيستند، كه به جز عده قليلى پيامبران خود را تكذيب كردند و به عذاب انقراض مبتلا شدند، بلكه امت تو بعد از تو دو طائفه خواهند شد، يك طائفه زود به قرآن ايمان خواهند آورد، و طائفه‌اى ديگر تا ابد ايمان نخواهند آورد ، معنايى است كه به هيچ وجه از آيه استفاده نمى‌شود.

(وَ إِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ لِي عَمَلِي وَ لَكُمْ عَمَلُكُمْ ...) در اين آيه شريفه به رسول گرامى خود تلقين مى‌كند كه اگر تكذيب كردند از آنان بيزارى بجويد، و اين خود يكى از مراتب انتصار و تاييد حق است از ناحيه كسى كه براى احياى حق قيام نموده. بنا بر اين، طريقه احياى حق اين شد كه داعى به سوى حق مردم را بر قبول آن وادار كند، اگر قبول كردند كه هيچ، و اگر قبول نكردند از آنان بيزارى بجويد تا آنان وى را وادار به قبول باطل خود نسازند.


[1] تفسير المنار، ج 11، ص 380.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 96
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست