responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 95

(هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنا مِنْ شُفَعاءَ فَيَشْفَعُوا لَنا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ)[1].

و اين مؤيد گفتارى است كه ما در تفسير آيه:(ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ)[2] در جلد سوم اين كتاب آورديم، و گفتيم: منظور از تاويل در عرف قرآن آن حقيقتى است كه امرى از امور و معنايى از معانى از قبيل احكام، يا معارف و يا قصص و يا غير اينها به آن حقيقت تكيه دارد، حقايق واقعى‌اى كه خود از مقوله معناى الفاظ نيست. و نيز گفتيم كه تمامى قرآن و معارف و احكام و اخبارى كه در قرآن هست و غير اينها هر چه كه در قرآن كريم آمده براى خود تاويلى دارد.

و مؤيد ديگر اين معنا جمله بعد از جمله مورد بحث است كه مى‌فرمايد:(كَذلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ) چون كه جهل مشركين مكه به تاويل قرآن را تشبيه كرده به جهل مشركين در امت‌هاى قبل، كه آنها نيز دعوت انبياى خود را تكذيب كردند، به خاطر اينكه احاطه علمى به تاويل دستورات آنان نداشتند. پس، معلوم مى‌شود آنچه ساير انبياء هم آورده بودند تاويل داشته، چه معارفى كه آوردند و چه احكامشان، هم چنان كه معارف قرآن و احكام آن نيز تاويل دارد، بدون اينكه اين تاويل از قبيل مفاهيم و معانى الفاظ باشد و آنها كه تاويل را از مقوله معانى الفاظ پنداشته‌اند پندارشان صرف توهم است.

پس، حاصل معناى آيه اين شد كه اين مشركين كه به قرآن نسبت مى‌دهند كه ساخته و پرداخته غير خدا است، و به ناحق به خدا نسبت داده شده، اين افتراى مشركين مثل افتراى مشركين و كفار از امت‌هاى سابق است كه در معارف و احكامى كه دعوت‌هاى دينى متضمن آن بود به امورى برخوردند كه احاطه علمى به آن نداشتند، تا يقين به آن پيدا نموده تصديقش كنند، و همين جهلشان وادارشان كرد به اينكه آن امور را تكذيب كنند، و چون فرا رسد آن روزى كه در آن روز تاويل آن امور رخ مى‌نمايانند و حقيقت آنها روشن مى‌گردد، آن وقت ناگزير مى‌شوند به ايقان و تصديق به آن امور و آن روز روز قيامت است كه پرده‌هاى جهل از روى حقايق كنار


[1] آيا در ايمان آوردن به قرآن منتظر آنند كه تاويلش بيايد؟ در حالى كه در آن روز كه تاويلش مى‌آيد همينها كه قبلا آن را از ياد برده بودند مى‌گويند: فرستادگان پروردگار ما كه به سوى ما آمدند درست مى‌گفتند، و از ناحيه خداى تعالى دين حق آورده بودند و ما به ناحق آن را تكذيب كرديم، حالا امروز آيا از شفعاء كسى هست كه ما را شفاعت كند؟ و يا ممكن است ما به دنيا برگرديم تا رفتارى داشته باشيم غير آنچه كه داشتيم. سوره اعراف، آيه 53

[2] سوره آل عمران، آيه 7 .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 95
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست