responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 565

مؤلف: در سابق ما به پاره‌اى از مطالب در معناى جمله شربت العلم شربا و نهلته نهلا اشاره كرده‌ايم.

و در همان كتاب است كه واحدى و ابن عساكر از شداد بن اوس روايت كرده‌اند كه گفت: رسول خدا 6 فرمود: شعيب (ع) از عشق به خدا آن قدر گريست تا كور شد و خداى تعالى دوباره چشمش را به او برگردانيد و به وى وحى فرستاد: اى شعيب! اين چه گريه‌اى است كه مى‌كنى؟ آيا از شوق به بهشت است و يا ترس از دوزخ؟

شعيب عرضه داشت: نه، و ليكن حب تو در دلم گره خورده، وقتى به تو نظر كنم ديگر باكى از آن ندارم كه تو با من چه معامله‌اى خواهى كرد؟ پس خداى تعالى به وى وحى فرستاد كه: اى شعيب! اگر اين گفته تو حق باشد پس گوارا باد تو را لقاى من، اى شعيب! به همين جهت من موسى بن عمران را خادم تو كردم با اينكه او حكيم و هم سخن من است.[1] مؤلف: مراد از اينكه آن جناب در پاسخ خداى تعالى عرضه داشت: وقتى به تو نظر كنم ، نظر قلبى است نه نگاه كردن با چشم سر، تا مستلزم جسمانيت خدا باشد چون خداى متعال منزه از جسمانى بودن است و ما در تفسير آيه‌(وَ لَمَّا جاءَ مُوسى‌ لِمِيقاتِنا)[2] در جلد ششم اين كتاب توضيحى در اين باره داديم.

و در همان كتاب است كه ابو الشيخ از على بن ابى طالب (رضى اللَّه عنه) روايت كرده كه روزى در خطبه‌اش اين آيه را كه راجع به شعيب است تلاوت كرد كه قوم او به او گفتند:

(وَ إِنَّا لَنَراكَ فِينا ضَعِيفاً)، آن گاه فرمود: شعيب (ع) نابينا شده بود، بدين جهت او را ضعيف شمرده و نسبت ضعف به او دادند، و در تفسير جمله‌(وَ لَوْ لا رَهْطُكَ) على (ع) فرمود:

به خدايى سوگند كه جز او معبودى نيست آنها از جلال و عظمت پروردگارشان هيچ پروايى نكرده‌اند و جز از قوم و عشيره از هيچ چيز هيبت نمى‌بردند.

گفتارى در چند فصل در داستان شعيب (ع) و قوم او از نظر قرآن كريم‌

1- شعيب (ع) سومين پيامبر عرب بود:

منظور اين است كه آن جناب سومين پيامبر عربى است كه نام شريفشان در قرآن كريم آمده و پيامبران عرب عبارتند از: هود


[1] الدر المنثور، ج 3، ص 348.

[2] سوره اعراف، آيه 143.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 565
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست