نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 56
عكرمه پسر ابى جهل در
روز فتح مكه از آن شهر فرار كرد، و خود را به ساحل دريا رسانيده، بر كشتى سوار شد،
ولى كشتى دچار طوفان گرديد، عكرمه فريادش بلند شد كه اى لات و
اى عزى مرا نجات دهيد. مردم كشتى گفتند: در چنين حالى صحيح نيست كه
كسى غير خدا را به فريادرسى بخواند، بايد خدا را خواند، و آن هم با كمال خلوص.
عكرمه گفت: به خدا سوگند اگر در دريا، اللَّه يكتا باشد در خشكى هم يكتا است، و در
نتيجه همانجا مسلمان شد.[1] مؤلف: اين
روايت به طرق بسيارى و با مضامين مختلفى نقل شده.
و در تفسير
عياشى از منصور بن يونس از امام صادق (ع) روايت شده كه فرمود: سه عمل نكوهيده است
كه شرش به صاحبش برمىگردد، اول عهدشكنى، دوم بغى و سوم مكر كردن با خداى تعالى. و
در باره بغى فرمود:(يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّما بَغْيُكُمْ عَلى
أَنْفُسِكُمْ)[2] مؤلف: اين
مطلب از انس از رسول خدا 6 روايت شده، به اين مضمون كه فرمود: سه چيز است كه شر
آن به صاحبش برمىگردد، يكى شكستن پيمان، ديگرى نيرنگ و سوم بغى، آن گاه رسول خدا
6 اين آيات را تلاوت فرمودند:
(يا
أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّما بَغْيُكُمْ عَلى أَنْفُسِكُمْ) و(وَ لا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ)[3] و(فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ)[4]، اين روايت
را سيوطى در الدر المنثور[5] آورده.
و در الدر
المنثور است كه ابو نعيم- در كتاب الحليه- از ابى جعفر محمد بن على روايت كرده كه
گفت: هيچ عبادتى برتر از سؤال و خواهش از درگاه خدا نيست، و هيچ چيزى به جز دعا
قضاء را بر نمىگرداند، و سريعترين كارهاى خير در اثر بخشيدن، احسان است، كه از
هر كار خير ديگر ثوابش زودتر به صاحبش بر مىگردد، و سريعترين كارهاى زشت در اثر
بخشيدن بغى است كه خيلى سريع عقوبتش به صاحبش مىرسد، و اين عيب براى يك انسان
كافى است كه عيبهاى مردم را ببيند، و از ديدن عيبهاى خود كور شود، و اينكه مردم
را به كارهايى امر و دعوت كند كه خودش استطاعت آن را ندارد، و اينكه همنشين خود را
بدون جهت و به