نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 556
كه آرى واجب است من
نخست اجتماعى منزلى و سپس اجتماعى مدنى تشكيل دهم و جز زندگى اجتماعى و جز در مسير
تعاون و تعامل نمىتوانم به سعادت برسم، بايد با ساير افراد تعاون داشته باشم آنها
هر يك گوشه كارى از كارها را بگيرند من نيز گوشه كارى ديگر را و نيز بايد با ساير
افراد تعامل داشته باشم يعنى از آنچه توليد كردهام هر مقدار كه مورد حاجت خودم
است بردارم و ما زاد آن را با ما زاد توليد ديگران معامله كنم تا همه افراد همه
چيز را دارا شويم اينجا است كه ناگهان متوجه مىشود كه به حكم اضطرار بايد از دو
جهت از موهبت حريت و آزاديش چشم بپوشد:
جهت اول
اينكه: اجتماع وقتى از افراد تشكيل مىيابد كه يك فرد به ساير افرادى كه با او
تعاون دارند حقوقى را بدهد كه آنها آن حقوق را به وى دادهاند، و حقوق آنان را
محترم بشمارد تا آنها نيز حقوق وى را محترم بشمارند و اين حقوق متقابل اينطور
تاديه مىشود كه اين فرد براى مردم همان عملى را انجام دهد كه مردم براى او انجام
مىدهند و همان مقدار براى مردم سودمند باشد كه از مردم سود مىبرد و همان مقدار
مردم را محروم از آزادى بداند كه خود را محروم مىداند، نه اينكه مردم را محروم
بداند ولى خود را آزاد و افسار گسيخته بپندارد، پس يك فرد از مجتمع حق ندارد هر
كارى كه دلش مىخواهد بكند و هر حكمى كه دوست دارد براند، بلكه او در موردى حر و
آزاد است كه به حريت ديگران تنه نزند و مزاحم آزادى ديگران نباشد، پس در حقيقت اين
محروميت از آزادى، محروميت از بعضى آزاديها است براى رسيدن به آزادىهايى ديگر.
جهت دوم
اينكه: مجتمع تشكيل نمىشود و دوام نمىيابد مگر وقتى كه سنن و قوانينى در آن جارى
باشد، قوانينى كه مردم دور هم جمع شده، آن را پذيرفته باشند و اگر همه آنان آن را
نپذيرفته باشند حد اقل اكثر مردم آن را قبول كرده و خود را تسليم در برابر آن
دانسته باشند، قوانينى كه منافع عامه مردم را به حسب آن حياتى كه اجتماع دارد
ضمانت كند، چه حيات متمدن و پيشرفته، و چه منحط و پست و مصالح عالى اجتماع مردم را
حفظ نمايد.
و پر واضح
است كه احترام به اين قوانين (وقتى كاربرد دارد و آن مصالح را تامين مىكند كه
افراد به آن عمل كنند و به آن احترام بگذارند و عمل به آن قوانين خواه ناخواه)
آزادى افراد را در مورد خودش سلب مىكند، پس كسى كه قانون را جعل مىكند و يا سنت
را باب مىكند حال چه اينكه سازنده قانون عامه اهل اجتماع باشد و چه برگزيدگان
آنان و چه پادشاهشان و چه اينكه خداى تعالى و رسول او باشد تا ببينى سنت و قانون
چه باشد، به هر حال پارهاى از آزاديهاى مردم را به منظور حفظ پارهاى ديگر سلب
مىكند، خداى عز و جل در كلام
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 556