نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 555
پديد آوردهاند، و
انسان را بر اساس آنچه از ساختمان و آثار و خواص در او بوده درست كردهاند (او
چگونه مىتواند در كار آن علل مداخله كند) بله او در كار خودش مختار هست به اين
معنا كه هر چه را كه دوست بدارد مىتواند قبول كند و هر چه را كه كراهت دارد
مىتواند رد كند بلكه به يك معنايى دقيقتر بايد گفت: هر چه را كه از او
خواستهاند دوست بدارد و بپذيرد دوست مىدارد و مىپذيرد حتى اعمال اختيارش هم كه
ميدان و جولانگاه حريت آدمى است انسان در آن اعمال نيز آزاد آزاد نيست بلكه آزادى
خود را طورى اعمال مىكند كه آن علل و اسباب از او خواستهاند، پس اينطور نيست كه
انسان هر چه را كه دوست بدارد و اراده كند واقع بشود و هر چه را كه براى خود
بپسندد و اختيار كند موفق به آن بشود و اين بسيار روشن است (و هر كسى آن را بارها
در زندگيش تجربه كرده است).
و اين علل و
اسباب همانهايند كه انسان را به جهازاتى مجهز كردهاند، جهازاتى كه حوايج و نواقص
وجود او را به يادش مىآورند و به كارهايى وادار مىكنند كه آن كارها سعادتش را
تامين و نواقص وجودش را برطرف سازد، دستگاه گوارشش با غش و ضعف كردن به او اعلام
مىكند كه بدنت سوخت مىخواهد، برخيز و غذايى برايش فراهم آور و يا بدنت به آب
احتياج دارد برخيز برايش آب تهيه كن، و نه تنها به ياد او مىآورد كه بدنت سوخت و
يا آب مىخواهد بلكه او را به غذايى هم كه با ساختمان بدنى او سازگار است هدايت
مىكند اگر گوشت خام به اين دستگاه عرضه شود پس مىزند و با زبان بى زبانى مىگويد
من نان مىخواهم و يا گوشت پخته مىخواهم و او را آرام نمىگذارد تا وقتى كه سير و
سيراب شود، و همچنين دستگاههاى ديگرى كه علل و اسباب عاليه در ساختمان بشر قرار
داده هر يك انسان را به ياد نواقص و كمبودهايى كه دارد مىاندازد و راه جبران آن
كمبود را نيز به او نشان مىدهد.
اين علل و
اسبابى كه گفتيم آن بعثها و آن هدايتها را دارد با حكمى تشريعى و قانونى امورى را
بر فرد فرد انسانها واجب كرده كه داراى مصالحى واقعى است، مصالحى كه انسان، نه
مىتواند منكر آن شود و نه مىتواند از امتثال حكم تشريعى علل سرپيچى نموده،
بگويد: من فلان چيز را نمىخواهم، مثلا من نمىخواهم غذا بخورم و يا آب بنوشم و يا
براى خود سكنايى بگيرم و از سرما و گرما خود را حفظ كنم، و من نمىخواهم در مقام
دفاع از خود بر آمده، هر چيزى كه وجود و منافع مرا تهديد مىكند از خود دور سازم.
علل و اسباب
مذكور علاوه بر آن هدايت و بعث تكوينى و علاوه بر آن گونه احكام تشريعى، درك يك
مسالهاى را نيز در فطرت بشر نهاده و آن اين است كه بايد زندگى اجتماعى تشكيل دهد
و خود به تنهايى نمىتواند ادامه حيات دهد، و انسان نيز اين مساله را اذعان كرده
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 555