نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 499
و اما آنچه در سوره
حجر آمده سخنى از داستان گوساله بريان آوردن ندارد بلكه ظاهرش آن است كه ابراهيم و
خانوادهاش به محض ديدن ملائكه دچار وحشت شدهاند، و ملائكه براى برطرف ساختن ترس
آنها بشارت را دادهاند، كما اينكه خداوند تعالى مىفرمايد: (إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً
قالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ قالُوا لا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ
عَلِيمٍ)- به محضى كه ملائكه داخل
شدند و زبان به سلام گشودند، ابراهيم گفت: ما از شما بيمناكيم گفتند: مترس كه ما
تو را به فرزندى دانا بشارت مىدهيم و ذيل آيات ظهور در اين دارد كه اين
ملاقات قبل از هلاكت قوم لوط بود، و حاصل دليل اين مفسرين اين شد كه آيات پنج سوره
مذكور از حيث ظهور مختلفند، بعضى از آنها نظير آيات سوره ذاريات ظهور دارد در
اينكه ملاقات با ابراهيم بعد از هلاكت قوم لوط بوده، و بعضى ديگر نظير آيات سوره
حجر ظهور در اين دارد كه ملاقات آنان با آن جناب قبل از هلاك كردن قوم لوط بوده
است.
و نظير آيات
سوره حجر آيات سوره عنكبوت است كه آن آيات از آيات سوره حجر روشنتر مىفهمانند كه
جريان ملاقات قبل از هلاكت آن قوم بوده چون در آن آيات مساله وساطت ابراهيم (ع) و
جدالش با ملائكه آمده كه در بحث روايى گذشته، حديث عياشى نيز همين معنا را تاييد
مىكرد.
اين بود
نظريه جمعى از مفسرين و ليكن حق اين است كه آيات در همه اين چهار سوره يعنى سوره
هود و حجر و عنكبوت و ذاريات، متعرض يك قصه است و آن داستان بشارت دادن ملائكه به
ابراهيم است به ولادت اسحاق و يعقوب، نه ولادت اسماعيل.
و اما آنچه
در ذيل آيات سوره ذاريات داشت:(قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا) ظهور دارد
در اينكه از ماجرايى سخن مىگويد كه: واقع شده، و دليل بر اين نيست كه منظورش شرح
بشارت به ولادت اسماعيل باشد كه قبل از ماجراى قوم لوط بوده براى اينكه نظير اين
آيات در سوره حجر نيز آمده بود با اينكه مفسرين قبول دارند كه آيات سوره حجر
داستان قبل از فراغت از كار قوم لوط را شرح مىدهد.
علاوه بر
اين، جمله مزبور يعنى جمله(إِنَّا أُرْسِلْنا) كه ملائكه
وقتى آن را گفتند كه هنوز در بين راه بودند به حسب لغت نمىتواند مانع از اين نظريه
باشد.
و اما جمله(فَأَخْرَجْنا مَنْ كانَ فِيها مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ...) كلام ملائكه نيست تا
دليل شود بر اينكه مربوط به بعد از واقعه قوم لوط است بلكه كلام خود خداى تعالى
است هم چنان كه سياق همه داستانهاى سوره ذاريات كه سراينده آنها خود خداى تعالى
است اين معنا را تاييد مىكند.
و اما اينكه
مساله ترسيدن ابراهيم (ع) در آيات سوره حجر، اول داستان و در
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 499