و از ظاهر
سياق و زمينه كلام برمىآيد كه جمله خبريه(وَ يَسْتَخْلِفُ رَبِّي
...) عطف باشد به جملهاى مقدر و تقدير كلام چنين باشد: و سيذهب
بكم ربى و يستخلف قوما غيركم- بزودى پروردگار من، شما را از بين مىبرد و قومى
ديگر را غير شما جانشين مىسازد ، هم چنان كه در آيه زير كه در چنين زمينهاى
قرار دارد جمله تقديرى در اينجا را ظاهر ساخته، فرموده:(إِنْ
يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ ما يَشاءُ)[2].
(وَ لا تَضُرُّونَهُ شَيْئاً)- از ظاهر سياق برمىآيد كه اين جمله تتمه
جمله قبل باشد و معناى مجموع دو جمله چنين باشد كه: شما نمىتوانيد به خداى تعالى
هيچگونه ضررى از قبيل فوت كردن چيزى از او و يا غير آن برسانيد، اگر او اراده كرده
باشد كه شما را هلاك كند نه هلاكت شما چيزى از خواستههاى او را از او فوت مىكند
و نه عذابتان(إِنَّ رَبِّي عَلى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ) براى اينكه
پروردگار من مسلط بر هر چيز و حافظ آن است نه چيزى از علم او پنهان مىماند و نه
چيزى از حيطه قدرت او بيرون گشته، از او فوت مىشود. اين بود نظر ما در تفسير اين
آيه ولى مفسرين ديگر وجوهى ديگر ذكر كردهاند كه چون بعيد از صواب بود از نقل آن
وجوه صرف نظر كرديم.
(وَ لَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّيْنا هُوداً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ
مِنَّا وَ نَجَّيْناهُمْ مِنْ عَذابٍ غَلِيظٍ) منظور از آمدن امر،
در جمله همين كه امر ما آمد نازل شدن عذاب است و به وجهى دقيقتر صدور
امر الهى است كه به دنبال آن قضاء فصل و حكم نهايى براى جدا سازى بين يك رسول و
قومش صادر مىگردد هم چنان كه در آيه زير در باره قضاء فصل فرموده(وَ ما كانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِذا جاءَ
أَمْرُ اللَّهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْمُبْطِلُونَ)[3].
(بِرَحْمَةٍ مِنَّا)- ظاهرا مراد از اين رحمت، آن رحمت عمومى كه كل جهان را
فرا گرفته
[1] به ياد آوريد كه خداى تعالى شما را بعد از قوم نوح خلفا قرار
داد و نيروى جسمانى و طول قامتتان را بيشتر كرد ... سوره اعراف، آيه
69
[2] اگر بخواهد شما را از بين مىبرد و جاى شما هر جور مردمى كه
بخواهد جايگزين و جانشين مىكند. سوره انعام، آيه 133
[3] هيچ رسولى نمىتواند معجزهاى بياورد مگر به اذن خداى تعالى،
پس وقتى امر خدا آمد بين آن رسول و قومش حكم به حق مىشود و معلوم است كه در آن
هنگام اهل باطل زيانكار مىگردند. سوره مؤمن، آيه 78
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 451