نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 429
امتيازى براى خود قائل
نبود نه در خوراك و كيفيت آن، نه در نوشيدنىها، نه در پوشيدنىها و كيفيت آن، نه
در نشستن و جاى آن، نه در راه رفتن و نه در هيچ چيز ديگر كه ما جوامع و كليات سيره
آن جناب را در جلد ششم اين كتاب آورديم.
بحثى ديگر
ملحق به گفتار سابق
در اين بحث،
تعليم قرآن كريم را بطور اجمال و كلى به قياس با تعاليم ويدا و
اوستا و تورات و انجيل يعنى كتاب بودائيان و مجوسيان و يهوديان و نصارا
مىسنجيم و اين بحث، بحثى است تحليلى و شريف.
1- تناسخ
در نظر وثنى مذهبان:
يكى از اصول
اوليهاى كه كيش برهميه و امثال آن از قبيل بودائيه و صابئيه دارند اعتقاد به
تناسخ است، و تناسخ اين است كه بگوييم عالم محكوم به كون و فساد دائمى است، پس اين
عالم مشهود كه حس ما آن را احساس مىكند و همچنين اجزايى كه در آن هست از عالم
ديگرى مثل خود و سابق بر خود تكون يافته و همچنين آن عالم سابق بر اين عالم نيز از
عالمى قبل از خود متولد شده و پديد آمده و همچنين تا بى نهايت هر عالمى از عالم
سابق بر خود متولد شده است، و اين عالم به زودى فاسد مىشود همانطور كه مىبينيم
تك تك اجزاى آن فاسد مىشود، پس از فساد عالم ما نيز عالمى ديگر پديد مىآيد و
انسان در همه اين عوالم زندگى مىكند اما زندگيش در اين عالم مطابق و هم سنخ
اعمالى است كه در عالم قبلى انجام داده، اگر در عالم قبلى اعمالى صالح انجام داده
و در اثر تكرار اعمال خير ملكهاى خوب براى خود كسب كرده باشد هنگام مرگ جانش از
بدنش بيرون مىآيد و به كالبد بدنى ديگر مىرود و در آن بدن زندگى خوش را از سر
مىگيرد و اين زندگى خوش، پاداش اعمال صالحى است كه در عالم قبلى انجام داده بود،
و كسى كه در زندگى اخلاد به زمين كند يعنى صرفا دل به ماديات ببندد و هوا و هوس
خود را پيروى كند همين كه مىميرد جانش به بدنى بدبخت حلول مىكند و در عالم بعدى
با انواع عذابها و ناملايمات دست و پنجه نرم مىكند مگر آنكه برهم را
شناخته و با او متحد شده باشد كه در اين صورت از شر ولادت دوم و عذابهايى كه
گفتيم در آن هست نجات مىيابد و ذاتى ازلى و ابدى مىشود كه خود عين بها و ارزش و
سرور و زندگى و قدرت و علم است و فنا و بطلان در آن راه ندارد.
به همين جهت
يك واجب دينى بر هر انسان اين است كه هر چه زودتر با برهم كه
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 429