responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 300

دليلى نيست بر اينكه اطاعت كردن از تو بر ما واجب باشد، بلكه دليل بر خلاف آن هست. پس در حقيقت پاسخ كفار منحل به دو حجت مى‌شود كه به طريق اصطلاحى اضراب و ترقى رديف شده، و به همين جهت جمله‌(بَلْ نَظُنُّكُمْ كاذِبِينَ) در آخر ذكر شد.

[دليل اول توانگران و اشراف قوم نوح (ع) كه در رد دعوت آن حضرت استدلال كردند به اينكه او نيز چون آنان بشر است‌]

مدلول حجت اول اين است كه دليلى بر وجوب متابعت كردن از تو نيست، و اين حجت به سه طريق بيان شده:

اول اينكه گفتند: (ما نَراكَ إِلَّا بَشَراً ...)- نمى‌بينيم تو را به جز يك بشر معمولى ... .

دوم اينكه گفتند: (وَ ما نَراكَ اتَّبَعَكَ ...)- نمى‌بينم كسى- به جز اراذل- تو را پيروى كند ... .

و سوم اينكه گفتند: (وَ ما نَرى‌ لَكُمْ عَلَيْنا ...)- نمى‌بينيم شما بر ما فضيلتى داشته باشيد ... .

و اين حجت كه گفتيم، داراى سه جزء است، اساس و زيربنايش انكار هر چيزى است كه محسوس نباشد- به زودى اين معنا را توضيح خواهيم داد- و دليل اين معنا اين است كه در هر سه جزء حجت و دليل، كلمه نمى‌بينى و نمى‌بينيم را آورده‌اند.

پس جمله‌(ما نَراكَ إِلَّا بَشَراً مِثْلَنا) آغاز پاسخ كفار از ادعاى رسالتى است كه نوح (ع) كرده، و در اين جمله به مقابله به مثل تمسك كرده‌اند. و اين سنخ مقابله بطورى كه قرآن كريم فرموده و نمونه‌هايى نيز حكايت كرده عادت و سيره همه امتها در برخورد با پيغمبرانشان بوده، قرآن كريم مى‌فرمايد نوعا امتها در پاسخ پيغمبران خود مى‌گفتند: تو نيز در بشريت مثل مايى و اگر به راستى فرستاده خدا به سوى ما مى‌بودى اينطور نبودى، و ما اصلا از تو چيزى جز اين مشاهده نمى‌كنيم كه بشرى مثل خود ما هستى، و چون تو بشرى مثل خود ما هستى (پس) هيچ سبب و موجبى نيست كه پيروى كردن از تو را بر ما واجب كند.

بنا بر اين، در اين گفتار كفار تكذيب رسالت و ادعاى نوح (ع) است به اينكه او بجز يك بشر معمولى نيست، و به همين جهت دليلى نيست كه پيروى كردن از او را واجب كند، و دليل گفته ما (نيز) گفتار خود نوح (ع) است كه خداى تعالى به زودى از آن جناب حكايت مى‌كند كه گفت:(يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى‌ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي ...)[1].

در اينجا امر بر بعضى از مفسرين مشتبه شده و كلام كفار را كه گفتند:


[1] اى، قوم! شما چه مى‌گوييد كه اگر ببينيد من از ناحيه پروردگارم داراى بينه و بصيرتى باشم ...؟. سوره هود، آيه 28

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 300
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست