نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 295
واقعى آنها اين است
كه مىگويند: دعوت تو، از خدا نيست، و به خدا افترا بستهاى، بگو اگر افترايش بسته
باشم جرمش به عهده من است، ولى من عهدهدار جرمهايى كه شما مىكنيد نيستم (35).
بيان آيات
در اين آيات
متعرض قصص انبياء (ع) شده، و نخست داستان نوح را آورده و بعد از آن سرگذشت جماعتى
از انبياء كه بعد از نوح (ع) آمدند را ذكر كرده مانند هود و صالح و ابراهيم و لوط
و شعيب و موسى (ع) و داستان نوح را به چند فصل تقسيم كرده كه در فصل اول،
احتجاجهايى را كه نوح (ع) با قوم خود در مساله توحيد داشته آورده، چون بطورى كه
خداى تعالى در كتاب مجيدش ذكر كرده، آن جناب اولين پيغمبرى است كه براى دين توحيد
بر عليه بتپرستى قيام كرده، (مؤلف رحمة اللَّه عليه بقيه فصول را نام نبرده، و به
نظر مىرسد كه فصل ديگر سخنان نوح استدلال بر مساله نبوت، و فصل كوتاه ديگرى بطور
اشاره استدلال بر مساله معاد باشد، و در مساله توحيد)، بيشتر احتجاجهايى كه قرآن
كريم از آن جناب نقل كرده، از باب مجادله بالتى هى احسن- مجادله به بهترين
طريق مىباشد.
البته بعضى
از آن احتجاجها جنبه موعظه و اندكى از آنها جنبه حكمت دارد، (و اين نص قرآن
بيانگر اين حقيقت است كه نوح (ع) دستورى را كه خداى تعالى به پيامبر اسلام داد
كه در راه پروردگارت هم از راه حكمت دعوت كن و هم از راه موعظت و هم از راه
جدال به بهترين وجه [1] عمل
مىكرده است.) كه متناسب با تفكر انسانهاى اولى و با فكر ساده قديميان و مخصوصا
ساده انديشىهايشان در مسائل اجتماعى مىباشد.
(وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ) در قرائت
معروف، كلمه انى با كسره همزه قرائت شده و بنا بر اين قرائت، چيزى از
ماده قول در تقدير گرفته شده كه در نتيجه قرائت تقدير آيه: و
لقد ارسلنا نوحا الى قومه فقال انى لكم نذير مبين است، يعنى ما نوح را به
سوى قومش فرستاديم، پس او گفت من براى شما بيمرسانى روشنم.
بعضى[2] از قاريان، اين كلمه را با فتحه
همزه خواندهاند كه بنا بر اين قرائت، حرف باء در تقدير گرفته شده و
تقدير كلام: بانى لكم ... است، و معنايش اين است كه: ما نوح را به