responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 279

عظمت و كبريايى پروردگار منتهى شود كه افتراء و ظلم به او عظيم‌ترين ظلم خواهد بود.

[جواب به مشركين به اينكه خود آنان با عقايد و سنن باطل و خرافى خود بر خدا افترا بسته‌اند و توضيح مراد از اينكه در قيامت مشركين بر پروردگارشان عرضه مى‌شوند]

در اين جمله عين آن ادعايى كه مشركين عليه رسول خدا 6 كردند، عليه خود آنان ادعا شده. آنها عليه رسول خدا 6 ادعا كرده بودند كه وى قرآن را خودش ساخته و پرداخته و به دروغ به خدا افتراء بسته، همين ادعا عليه خود آنان قلب شده، و فرموده: اين شما هستيد كه با عقايد خرافى خود به خدا افتراء مى‌بنديد، براى او بدون هيچ علم و مدركى شريك اثبات مى‌كنيد، با اينكه او اللَّه است و هيچ معبودى جز او نيست و شما هستيد كه از راه خدا جلوگيرى مى‌كنيد. و معناى اين جمله اين است كه، راهى كه شما پيش گرفته‌ايد افتراء است، نه راه خدا، شما راه ديگرى پيش گرفته و آن را سنت و روش زندگى خود كرديد كه اين خود دگرگون ساختن راه خدا است، همان راهى كه فطرت و نبوت به سوى آن هدايت مى‌كند، و شما به آخرت كفر ورزيده آن را نفى كرديد، و اين اثبات مبدء بدون معاد معنايش نسبت دادن لغو و عمل باطل به خداى تعالى است كه خود افترايى ديگر است. آرى، اگر كسى معتقد باشد به اينكه معادى نيست، نسبت لغو به خدا داده، زيرا در اين صورت خلقت بيهوده و بى غرض خواهد بود.

و كوتاه سخن، اعتقاد مشركين به غير دين و سنت خدا و گرويدن به عقايد باطل در مساله مبدء و معاد و در زندگى دنيايى و اجتماعى غير سنت الهى را سنت خود قرار دادن است و اين- با اينكه سنتى كه از ناحيه خدا آمده تنها سنت حق است و نزد خدا به جز دين حق هيچ سنتى نيست- افترايى است بر خدا، كه به زودى در روزى كه بر پروردگارشان عرضه مى‌شوند گواهان عليه آنان شهادت خواهند داد.

(أُولئِكَ يُعْرَضُونَ عَلى‌ رَبِّهِمْ)- عرض به معناى اظهار چيزى است تا طرف آن را ببيند و به موضع آن واقف گردد. و در معناى اين كلمه در آيه مورد بحث مى‌گوييم: در روز قيامت حجابها (ى ماديت و منيت و عادت و ملكات زشت ناشى از آنها و از غير آنها) كه در دنيا بين مشركين و پروردگارشان حائل شده بود، به وسيله ظهور آيات الهى كنار مى‌رود و حق بطور صريح و بدون هيچ شاغلى كه آن را از يادها ببرد و انسانها را مشغول به خود سازد روشن مى‌گردد، و انسانها براى فصل قضاء (و اينكه خداى تعالى بين خود آنان، و بين آنان و نسلهايشان و بين آنان و خودش و اولياءش داورى كند) حاضر مى‌شوند، و چون اين حضور، حضورى اضطرارى خواهد بود كه خود انسانها در آن دخالتى ندارند، لذا در آيه مورد بحث از اين حضور تعبير به عرضه شدن انسانها به پروردگارشان كرد، هم چنان كه در آيه‌اى ديگر به خاطر نكته‌اى ديگر از اين حضور تعبير فرمود به بروز آنان براى پروردگارشان:( يَوْمَ هُمْ بارِزُونَ لا)

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 279
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست