responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 238

كه آن دو شبهه را رد كند و بفرمايد رسول به غير ابلاغ رسالت هيچ اختيار ديگرى ندارد، تا مردم هر چه دلشان خواست از او تقاضا و پيشنهاد كنند، و قرآن كريم نامه و از خود پادشاه است و در آن شك و ترديدى نيست.

از اينجا روشن مى‌شود كه جمله‌(فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى‌ إِلَيْكَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ ...) نمى‌خواهد بطور جدى اظهار احتمال كند و جدا بفرمايد: نكند تو بعضى از آنچه را كه به سويت وحى شده به مردم نرسانده‌اى ... ، و نمى‌خواهد رسول خدا 6 را توبيخ كند كه چرا چنين كردى، و نيز نمى‌خواهد آن جناب را تسليت و دلگرمى دهد كه اگر چنين كرده‌اى عيبى ندارد، غصه مخور، و از كفر و لجبازى كفار غمگين مباش، براى اينكه آنچه به تو وحى شده حق صريح است. بلكه همانطور كه گفتيم گفتار در اين جمله زمينه مقدمه چينى دارد، و مى‌خواهد زمينه را براى يادآورى اينكه:(إِنَّما أَنْتَ نَذِيرٌ وَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَكِيلٌ) آماده سازد.

پس اينكه بعضى از مفسرين گفته‌اند: كلام در اين آيه در زمينه نهى رسول خدا 6 از اندوه و تنگ حوصلگى به خاطر لجبازيهايى است كه از كفار مى‌بيند، چيزى كه هست نهيى است تسليتى و دلگرم كننده، نظير نهى در آيه‌(وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ)[1]، و آيه‌(لَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ)[2] گفتارى نابجا است.

و نيز روشن گرديد كه جمله‌(فَلَعَلَّكَ تارِكٌ ...) و جمله‌(أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ) به منزله دو شق ترديد است، و هر دو با آيه قبل به يك جهت اتصال دارد كه بيانش گذشت.

و اگر در جمله‌(تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى‌ إِلَيْكَ) با آوردن كلمه بعض مطلب را اختصاص به بعضى از آنچه وحى شده نمود براى اين است كه آيات سابق متضمن تبليغ وحى بطور اجمال بود، در نتيجه معناى جمله چنين مى‌شود: شايد تو قسمتى از آنچه ما در قرآن به سويت وحى كرده‌ايم را ترك كرده‌اى و براى آنان تلاوت ننموده‌اى و در نتيجه حقانيت قرآن آن طور كه بايد و شايد برايشان منكشف نشده، انكشافى كه سبب شود عليه تو جبهه گيرى نكنند و دعوتت را رد ننموده ادعايت را منكر نشوند. چون اسلوب قرآن كريم طورى است كه بعضى از


[1] بر آنان اندوه مخور و از فكر و نيرنگشان حوصله‌ات سر نيايد. سوره نحل، آيه 127

[2] شايد بخواهى خود را به خاطر اينكه كفار ايمان نخواهند آورد هلاك كنى، ما اگر بخواهيم از آسمان آيتى نازل مى‌كنيم كه گردنهاى اين گردنكشان در برابر آن خاضع گردد. سوره شعراء، آيه 4

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 238
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست