responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 197

مى‌شود.

[نكته‌اى كه در تعبير لطيف در:(فَلا أَعْبُدُ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ ...) و(لا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُكَ وَ لا يَضُرُّكَ)]

در اين آيه دو تعبير لطيف آمده: يكى اينكه وقتى سخن از دعاء دارد، تعبير(ما لا يَنْفَعُكَ وَ لا يَضُرُّكَ)- ما: چيزى كه- را آورده و چون سخن از عبادت دارد، تعبير(الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ)- الذين: كسانى كه- را مى‌آورد، و لطف اين دو تعبير از اين جهت است كه عبادت به حسب طبع اقتضاء دارد كه معبود داراى عقل و شعور باشد، و معلوم است كه در باره چنين معبودى بايد تعبير الذين آورده شود، ولى دعا هر چند كه همواره و توأم با عبادت و خود نوعى عبادت است، ليكن وقتى مدعو متصف باشد به صفت لا ينفع و لا يضر ديگر جا ندارد تعبير الذين آورده شود، چون اين تعبير ذهن شنونده را دچار اشتباه مى‌سازد، و شنونده خيال مى‌كند كه هر موجودى كه مصداق تعبير كسانى كه باشد، يعنى صاحب علم و عقل مى‌تواند نافع و مضر باشد، بدين جهت به جاى آن تعبير، تعبير چيزى كه را آورد تا اشاره كند به اينكه اين خدايان كه شما دست به دعايشان بر مى‌داريد جمادند، و در حق جمادات كسى اين احتمال را نمى‌دهد كه روزى اراده نفع رساندن و يا ضرر زدن كنند.

علاوه بر اشاره مذكور اثر ديگرى در اين تعبير هست، و آن بيان دليل علت نهى از خواندن بتها است.

(وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ ...) اين جمله، حاليه و تتمه بيان آيه قبل است، و معناى مجموع دو آيه چنين است: به جاى خداى تعالى حاجت از چيزى مخواه كه نه سودى دارد و نه زيانى، در حالى كه اگر خداى تعالى ضررى به تو برساند هيچ چيز و هيچ كس غير خود او نمى‌تواند آن ضرر را از تو برگرداند و يا بردارد، و اگر چيزى براى تو بخواهد هيچ چيز و هيچ كس غير خود او نمى‌تواند آن خير را از تو برگرداند، پس قاهر و غالب تنها او است، و لا غير. آرى، او است كه به مشيت و اراده‌اش خير به بندگانش مى‌رساند و با اين حال غفور و رحيم نيز هست و گناهان بندگانش را مى‌آمرزد و به آنان رحم مى‌كند. و وقتى اللَّه تعالى متصف به چنين اوصافى است و وقتى غير او از چنين اوصافى تهيدست است همين خود اقتضاء مى‌كند عبادت و دعا را به وى اختصاص دهند.

(قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ) منظور از حق كه مى‌فرمايد به سوى شما انسانها آمده، يا قرآن است و يا دعوت حقه‌اى كه قرآن مشتمل بر آن است، و جمله‌(فَمَنِ اهْتَدى‌ ...) اعلامى است عمومى، به اينكه همه انسانها در آنچه براى خود انتخاب مى‌كنند آزادند، و هيچ كس نمى‌تواند آزادى در انتخاب را از كسى سلب كند. و اين اعلام را بيان اين حقيقت كرده كه حق- همان حقى كه به‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 197
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست