responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 172

به خرج دادن در كارى است كه در حال انجام است، و كارى كه موسى و هارون به عهده گرفته بودند دعوت به سوى خدا و احياى كلمه حق بود. و منظور از جمله‌(الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ) جاهلان از بنى اسرائيل است، و خداى تعالى در جاى ديگر همه آنان را جاهل خوانده و فرموده:

(قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ)[1].

[استجابت نفرين موسى و هارون عليه فرعونيان‌]

و معناى آيه اين است كه: خداى تعالى موسى و هارون را مخاطب قرار داد و فرمود:

دعاى شما دو تن مستجاب شد، اينكه عذاب اليم را بر فرعون و در باريانش درخواست كرده بوديد، و اينكه خواستيد اموالشان را طمس و دلهايشان را سخت كنم پذيرفتم پس استقامت به خرج دهيد و بر كارى كه به عهده شما نهاده‌ام، يعنى دعوت بسوى اللَّه و احياى كلمه حق ثبات قدم داشته باشيد، و زنهار، زنهار راه آنهايى را كه نادانند پيروى مكنيد آنها مى‌خواهند كه شما دو تن هر چه را كه آنها به هواى دلشان و با انگيزه شهواتشان از شما خواستند برايشان انجام دهيد. و در اين تعبير نوعى اشاره است به اينكه چيزى نخواهد گذشت كه نادانها چيزهايى از موسى و هارون خواهند خواست كه جامع همه آنها زنده كردن سنت جاهلانه و سيره قومى آنهاست.

و كوتاه سخن، آيه شريفه اجابت دعاى موسى و هارون را ذكر مى‌كند، دعايى كه متضمن عذاب فرعون و درباريان او و موفق نشدن آنها به ايمان آوردن است، و به همين جهت در آيه بعدى وفاى به اين وعده را با خصوصياتى كه در آن بود ذكر مى‌كند.

و در دعاى موسى (ع) چيزى نبود كه دلالت بر فوريت و يا تاخير در نازل كردن عذاب داشته باشد، آيه بعدى هم كه اجابت و قبول دعاى موسى را متضمن است، و همچنين آيه‌اى هم كه از وقوع حتمى آن وعده خبر مى‌دهد، چيزى در اين باب ندارد و روايات هم مطابق با آيات است. صاحب مجمع البيان از ابن جريح روايت آورده كه گفت: فرعون بعد از نفرين موسى (ع) چهل سال زندگى كرد آن گاه اضافه كرده كه اين معنا از امام صادق (ع) روايت شده‌[2]، و در احتجاج‌[3] همين روايت را از آن جناب نقل كرده و همچنين كلينى در كافى‌[4] و عياشى در تفسير[5] خود آن را از هشام بن سالم از آن جناب نقل‌


[1] سوره اعراف، آيه 138 .

[2] مجمع البيان، ج 5، ص 130.

[3] احتجاج.

[4] اصول كافى، ج 2، ص 489.

[5] تفسير عياشى، ج 2، ص 124.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 172
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست