نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 15
و اختلاف دوم عاملى
است كه فصول چهارگانه سال را ترسيم و امر آذوقه و ارزاق را تدبير مىكند هم چنان
كه قرآن كريم مىفرمايد:(وَ
قَدَّرَ فِيها أَقْواتَها فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَواءً لِلسَّائِلِينَ)[1].
دو
كلمه نهار و يوم مترادفند، اما- بطورى كه گفته شده- بين آن
دو فرقى هست و آن اين است كه كلمه نهار علاوه بر معناى روز دلالت بر
گسترش نور نيز دارد، و شايد به همين جهت بوده كه تنها اين كلمه در مقابل
كلمه ليل استعمال مىشود بلكه كلمه يوم را در جايى استعمال مىكنند كه
عنايتى به افاده گسترش نور نداشته باشند، مثل مواردى كه سخن از شمردن ايام باشد،
كه در چنين مقامى مىگويند: عشرة ايام- ده روز و عشرين يوما-
بيست روز و ...، ولى گفته نمىشود عشرة نهارات و عشرين
نهارا و ...
آيه شريفه
مشتمل است بر حجت تمام عيارى بر يگانه بودن خداى تعالى در ربوبيت، براى اينكه ليل
و نهار و آنچه در آسمانها و زمين آفريده حامل نظامى واحد و عمومى و متفقند، نظامى
كه امر موجودات زمينى و آسمانى و مخصوصا عالم انسانى را تدبير مىكند، تدبير واحد
كه اجزاء آن به يكديگر متصلند، اتصالى كه بهتر از آن تصور ندارد.
اين احتمال
نيز در بين هست كه آيه شريفه، در مقام احتجاج بر مساله توحيد نباشد، بلكه در صدد
تعليل جمله(يُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ) در آيه قبلى
باشد، چون كلمه ان كه خاصيت تعليل را دارد بر سر آن آمده. و بنا بر
اين احتمال، مناسبتر آن است كه منظور از اختلاف ليل و نهار احتمال اول باشد، نه
معناى دوم، براى اينكه همين معناى اختلاف از جمله(جَعَلَ
الشَّمْسَ ضِياءً وَ الْقَمَرَ نُوراً وَ قَدَّرَهُ مَنازِلَ) به ذهن
مىرسد، (در نتيجه معناى آيه چنين مىشود: او همان خدايى است كه خورشيد را روشن و
قمر را نورانى كرد، و براى قمر منزلهايى مقدر فرمود، تا عدد سالها و حساب را
بدانيد ... براى اينكه در اين اختلاف شب و روز كه باعث پديد آمدن فصول است، و در
موجودات زمين و آسمان كه حامل اين نظام عالمى هستند آياتى است براى مردمى كه تقوا
داشته باشند) و مناسبتر بودن اين معناى اختلاف با مطلب آيه قبل نسبت
به معناى ديگر آن روشن است.
(
إِنَّ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ
اطْمَأَنُّوا بِها) ...(بِما كانُوا يَكْسِبُونَ ) از اينجا شروع شده
در بيان امورى كه متفرع است بر دعوت مذكور در جمله:
[1] و در زمين ارزاق آن راى در چهار فصل تقدير نمود، تقديرى
مساوى براى همه محتاجان. سوره فصلت، آيه 10 .
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 15