responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 4  صفحه : 93

استثنا کنید از جمعیت خودتان، هیچ کارى نمى‌توانید انجام بدهید، براى اینکه توده‌ها با اینها هستند اینها مظهر اسلامند، اینها مبین قرآنند، اینها مظهر نبى اکرمند، مردم اینها را اینجور شناخته‌اند، مردم علاقه دارند به دین خودشان، علاقه دارند به اسلام خودشان، آن علاقه‌اى که به اسلام دارند، علاقه‌اى به علماى اسلامى دارند. اگر شما بخواهید از اینها جدا بشوید و اینها را منها کنید، هیچ کارى ازتان نمى‌آید همان سیلى اول شما را مى‌زنند و بیرونتان مى‌کنند، چنانچه دیدیم که آن روزى که این جماعت وارد کار نبودند، شماها در انزوا خوابیده بودید، هیچ کار هم از شما نمى‌آمد. وقتى که این جماعت آمدند مردم همه دنبال این آمدند، بازارها با اینها هستند، کشاورزها با اینها هستند، صنعتگرها و کارگرها مسلمند همه اینها، وقتى مسلم شدند همه اینها، علاقه به خدا دارند، علاقه به پیغمبر خدا دارند، علاقه به امیرالمومنین دارند، اینها هم همان‌ها هستند یعنى دارند ترویج از آنها مى‌کنند، اینها تمام عمرشان را صرف کردند در اینکه کلمات ائمه اسلام را و پیغمبر اسلام را و احکام ائمه پیغمبر اسلام را و احکام خدا را به مردم برسانند. کسى که هفتاد سال عمرش را صرف این معنا کرده و مردم او را به این سمت شناختند مردم دنبالشان هستند. این معنائى که حالا زمزمه مى‌شود که مثلاً ما زید را قبول داریم و دیگران را قبول نداریم، این یک امرى است که در دهن شما انداخته‌اند، عمال خارجى، شما را مى‌خواهند جورى بکنند که منصرف کنند از علماى خودتان، اگر منصرف از علماى خودتان شدید شما یک تیپ علیحده، آنها یک تیپ علیحده، هر دو از بین مى‌روید، شماها با آنها مخالفت مى‌کنید، شما هم یک جمعیتى هستید و شما بدانید که، منهاى آخوند، هیچ کارى از شما پیش نمى‌برد. شما در هر شهرى که بروید مى‌بینید که آن کس که شهر دستش هست و مى‌تواند شهر را ببندد و باز بکند، باز یک ملاست. شما تجربه کنید در تمام این تعطیلات تجربه کنید، ببینید که یکى از جناح‌ها توانسته بازار را ببندد؟ آن که بازار را بسته و به حکم او بازار را مى‌بندند، آن ملاها هستند که امر مى‌کنند و آن که ملاها را پیش مى‌برد براى این است که اینها براى خدا دارند حرف مى‌زنند و عمال اسلام هستند و مردم علاقه به اسلام دارند. این مطلب را کنار بگذارید که منهاى آخوند، نمى‌شود آقا، شما بخواهید مملکتتان را اصلاح کنید، منهاى آخوند اصلاح بردار نیست.

اختلاف، عامل شکست انقلاب

از آن طرف هم، اگر آخوند بخواهد بگوید که منهاى دانشگاه، منهاى جبهه‌هاى سیاسى، آن هم صحیح نیست براى اینکه آن هم کارشناس لازم دارد. شما کارشناس اسلامى هستید و قواعد اسلام را مى‌دانید لکن بعضى مسائل سیاسى را شماها هم نمى‌توانید حلش کنید، محتاج به اینها هستید، شما نمى‌خواهید که خودتان بروید حکومت بکنید، شما یک شغل دیگرى دارید. شما حکومت لازم دارید، شما اجزاى ادارات لازم دارید، ادارات شما، حکومت شما عرض مى‌کنم لشکر شما، جیش شما، همه اینها با این جبهه‌ها تحصیل مى‌شود، با این دانشگاه و با این دانشجوهاى خارجى و داخلى مملکت ما باید اداره بشود، اگر علاقه دارید شما به اسلام، علاقه دارند آن جبهه دیگر به اسلام، با علاقه



نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 4  صفحه : 93
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست