نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 22 صفحه : 193
سوریه و آنجا که یک اقامت طولانى بکنیم. لکن خداوند تقدیر کرده بود که باید راه چیز دیگر باشد و ما نمىدانستیم که این تقدیر به کجا منتهى مىشود. از آنجا برگشتیم به بصره و از آنجا هم به بغداد ما را بردند و من ملاحظه کردم که ما اگر هر جا برویم از این دول اسلامى همین مطلب است. به همین جهت تصمیم گرفتیم که بدون هیچ فکر سابق که ما مىرویم به فرانسه در عین حالى که مایل نبودم از دول اسلامى خارج بشوم لکن خداوند تقدیر کرده بود که مسایل در آنجا به طور وسیع در همه جاى دنیا پخش بشود و خبرنگارها از اطراف عالم هجوم کردند که گاهى روزى چندین مصاحبه مىشد و خصوصاً از امریکا که مصاحبههایى با آنها شد و آنها از همان جا پخش کردند به سراسر آمریکا و به بعض از بلاد دیگر و ما هم مسایل ایران را در آن جا روشن کردیم به طورى که بسیارى از ابهاماتى که به واسطه تبلیغات سوئى که از طرف اجانب شده بود در آنجا رفع شد.
محمدرضا از قرارى که به من گفتهاند سالى صد میلیون دلار براى تبلیغات گذاشته بودند و این تبلیغات دامنهدار در همه جا در همه جاى دنیا بوده است بر ضد ملت و روحانیت و اینها و...* بر خود و دارو دستههاى او. و ما در این چند وقتى که در پاریس بودیم این مسائل را تقریباً حل کردیم و این مصاحبات و نوشتهها و اینها مسایل را بر مملکتهاى خارج ملتهاى خارج روشن کرد. کم کم به واسطه همین مسایل و به واسطه قدرتى که خداوند بر ملت ایران عطا فرمود که با قدرت ایمان وحدت کلمه قیام کردند و تقریباً یک سال بعد از اینکه از 15 خرداد یک قتل عامهایى شد و آنچه شد شد و ما به ترکیه و به عراق تبعید شدیم تقریباً یک قدرى غفلت حاصل شد لکن عواملى پیدا شد که در یک سال از یک سال و نیم تقریباً قبل این عوامل باعث شد که ایران به حرکت آمد و دنبال این حرکت بود که ما از عراق شروع کردیم و بعد آمدیم و رفتیم فرانسه و از آنجا تعقیب کردیم. تمام مسایل که واقع شد ما مرهون منت بعد از خداى تبارک و تعالى این ملت ایران و خصوصاً طبقه مستمندان نه طبقه اشراف و اعیان و بالا دستها ما مرهون آنها هستیم. آنهایى که زن و مرد صغیر و کبیر در هر وقت که اقتضا مىکرد در خیابانها مىریختند و هیچ در مقابل مسلسلها ابا نداشتند سینهها را باز مىکردند و مىگفتند (بزن). باید بگویم که گوشت و خون غلبه کرد بر تانک و مسلسل و این قدرت خداى تبارک و تعالى بود.
من وقتى که مطالعه از وضعیت ایران و گسترش این مساله واحد مطلب واحد که یک دولت اسلامى حق مىخواهیم وقتى که من از این گسترش /این/ در همه بلاد از تهران تا آخرین مرزهاى ایران در هر طرف در هر ده در هر قریه من مطالعه این را مىکردم امیدوار شدم که مساله یک مساله الهى است نه یک مساله بشرى. بشر نمىتواند با هر چه باشد هر قدرت بیانى داشته باشد نمىتواند این طور نفوذ بکند که از این بچهاى که تازه زبان باز کرده است تا آن پیرمردى که در مریضخانه خوابیده همه یک مطلب بگویند همه فریاد بزنند در خیابانها شب و روز فریاد بزنند که ما استقلال و
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 22 صفحه : 193