نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 2 صفحه : 273
حقیقى داشتیم چطور وقتى که ثروتمندهاى ما، خود عالیجناب وقتى یک کسالت پیدا میکنند باید از خارج یا بیاورند یا اینها را منتقل کنند به خارج، باید بروند لندن خودشان را معالجه کنند - اگر ما - چطور از لندن هیچ وقت نمىآیند تهران خودشان را معالجه کنند یا جاى دیگر بروند، باید از اینجا برویم، از ایران باید بروند به لندن براى معالجه، این دلیل بر این است که ما طبیب نداریم به معناى حقیقى، طبیب داریم طبیب - چیز هم گرفته - تصدیق هم گرفته، دیپلم هم دارد، همه چیز دارد، پروفسور هم به او مىگویند اما به معناى واقعى ندارد، محتواى ندارد، صورت است، یک چیزى که نه، منظورم این است که تغییر کرده، از همان لغات است که تغییر کرده است، پروفسور هم هست یعنى این لفظ را گذاشتهاند روى یک معنایى که آن معنا را ندارد محتواى ندارد و لهذا وقتى که یکى مریض مىشود مىگویند نه، باید برود لندن، خود طبیبها، به طبیب هم که آمده، مىگویند اینجا، اینجا دیگر معذوریم بروند، ایشان بروند لندن! این فقر ماست در فرهنگ فقر ماست در دانشگاهها، در دانشکدهها و اینها مىخواهند ما فقیر باشیم براى چه ما طبیب داشته باشیم؟! باید یک قدرى از این ملت احتیاج داشته باشد به، وابسته باشد، ملت هم مىخواهند وابسته باشد به این دولتهاى دیگر و به ملت هاى دیگر.
تمدن بزرگ یا عملگى استعمار؟!
وابستگى همین است که فرهنگمان وابسته است و دلیلش این است که ما فرهنگ داشتیم اما حالا مىخواهند یک سدى درست کنیم، چطور قرارداد سد را باید ما با شرکت آمریکائى، شرکت نمىدانم کجا، شرکت کجا، قرارداد سد با اینها، روى چه زمینه است؟ چرا ما وقتى عمله نداریم، چرا عملهها همه از ایرانند، آن که باید خشت بکشد و عرض کنم شن بکشد ورى دوشش با یک قیمت کمى، یک اجر کمى یک اجرت کمى بگیرد و از صبح تا غروب کار کند، آن از ایران حساب مىشود. در شرکت نفت همین طور است، همه جا همین است، نقشه این است که به شکل یک کارگر درجه 3 درآمدهایم و تمدن بزرگ هم داریم، تمدن بزرگ هم داریم، تمدن بزرگ!
محتواى این تمدن بزرگ در ایران عبارت از یک دسته عمله، یابه شکل عمله، به شکل فرض کنید که فرهنگى و عمال براى این اربابها، نفت را حمل کنند وبدهند به حلقوم آقاى کارتر و رفقاى او، عملگى کنند اینها با یک قیمت کمى، با یک اجر کمى و نفتها را حمل کنند براى آنها، سد هم مىخواهند بسازند باید از، کارشناس بیاید او امر کند و نقشه به قول خودشان بکشد، براى نقشه کشیدنش چند میلیون دلار مىگیرد که یک نقشه بدهد، یک شب بنویسد،یک نقشه بدهد یا دو شب و آنوقت چند میلیون دلار او مىگیرد، خوب ما چى؟ شما عملگى باید بکنید ماها، ماها عملگى باید بکنیم، ما آجر باید حمل بکنیم، کارى دیگر از ما نمىآید، چرا نمىآید؟ براى اینکه ما فرهنگ نداشتیم، ما نتوانستیم که خودمان سد خودمان را بسازیم.
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 2 صفحه : 273