responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 2  صفحه : 234

چیز وقف کرد - ما یک همچنین حاکمى مى‌خواهیم، ما که این قدر زحمت مى‌کشیم و فریاد مى‌زنیم و ملت اسلام را دعوت مى‌کنیم، دعوت مى‌کنیم که ما یک حاکمى مى‌خواهیم. یک سلطانى مى‌خواهیم که خیانتکار نباشد. داشت حساب بیت‌المال را مى‌کرد، حساب زکات و چیزهائى که، مالیات‌هایى که به بیت‌المال باید مردم بدهند، چراغ روغنى‌اش (آن وقت چراغ مثل اینکه با روغن روشن مى‌شده) پیه‌سوز به اصطلاح ما، این چراغ روشن بود و حضرت مشغول نوشتن حساب بود، یک کسى آمد (به حسب آن چیزى که نقل شده است) کسى آمد با حضرت صحبت بکند حضرت آن چراغ را خاموش کرد گفت آن وقت که این روشن بود براى حساب بیت‌المال مسلمان‌ها بود حالا که خواهید با من صحبت کنید مربوط به این نیست من چراغ را خاموش کردم، مال مردم، مال بیت‌المال است، من حق ندارم.

حکومت اسلامى مانعى براى خیانت، غارتگرى و هرج و مرج

حالا شما ملاحظه کنید که این رئیس‌جمهورها چه مى‌کنند، این سلاطین چه مى‌کنند، چون از آنها اطلاع نداریم برگردید ایران را نگاه کنید، برگردید ببینید که این آقا که حالا این همه فساد کرده چه مى‌کند، با بیت‌المال مردم چه مى‌کند، با بیت‌المال مسلمین. ما یک چنان حاکم‌هایى را مى‌گوئیم که، هى مى‌پرسند اسلام چیست، اسلام چیست؟ اسلام یک چیزى نیست که بخواهد همه چیز را به هم بزند. اسلام تمام نظام طبیعت را حفظ میکند، فسادهایش را جلوگیرى مى‌کند. حکومت باشد اما حکومت چپاولگر نباشد، حکومت خائن نباشد، نه این که مى‌خواهد حکومت را به هم بزند، خوب آنها خودشان حکومت داشتند. سلطنت به معناى حکومت (نه به این معناى خلافکارى و اینها) به معناى حکومت اسلامى هست، حاکم اسلامى است، نظام اسلامى هست لکن این چپاول‌ها و این دزدى‌ها و این خیانت‌ها نیست، منهاى اینهاست.

فریاد ما که مى‌گوئیم که حکومت اسلامى مى‌خواهیم و مرگ بر این سلطنت کثافت‌کارى، براى این است که ما مى‌بینیم که خودمان مى‌دانیم، و هم یک وقت تاریخ مى‌خوانیم، سلاطین سابق هر چه بودند، جبار بودند لکن خیانت در آنها کم بوده جبار بودند، تبهکار بودند، تعدى مى‌کردند به مردم اما مملکتشان شان را به یک مملکت دیگرى، منافع مملکتشان را به مملکت دیگرى نمى‌دادند. من ندیدم که یکى از سلاطین سابق مملکتش را فروخته باشد به یک کسى، منافع مملکتش را تقدیم دیگرى کرده باشد، این اخیراً شده و خصوصاً در زمان این آقا، در زمان این سلطان مفسد این مسائل پیدا شده است که هر چیزى که ما داریم اینها از بین برده‌اند. زندگى خودشان این زندگى است، زندگى شما این است که مى‌بینید، توى اینجا بنشینید، توى این جاهاى نم. این زندگى آنهاست. که من این را دو سه دفعه گفته‌ام تا حالا (که نوشته بود کسى براى من و یا در مجله خواندم، الان یادم نیست) که یکى از خواهرهاى این آقا یک ویلایى در کجا تهیه کرده که پول آن ویلا را من الان یادم نیست، خیلى قلم درشت محیرالعقولى بود، آنى که یادم هست این کلمه‌اش است که پنج میلیون دلار خرج گلکارى و تزئینات گلکاریش شده یعنى 35 میلیون تومان. ما یک همچنین سلطانى دیده‌ایم که چراغ را خاموش‌



نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 2  صفحه : 234
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست