responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 2  صفحه : 235

مى‌کند که آن چراغ به قدر دو دقیقه که با این شخص مى‌خواهد صحبت عادى بکند، صحبت رفاقتى مثلاً بکند این دیگر روشن نباشد، خودش هم دستگاه بارگاهش این مسجد است، توى این مسجد مى‌آید مى‌نشیند، همه مى‌آیند حرف‌هایشان را به او مى‌زنند، از مسجد هم لشگر درست مى‌کند مى‌فرستد به این طرف آن طرف براى عرض مى‌کنم پیشرفت اسلام لکن زندگیش همین است که عرض کردم که یک پوست هست و وقتى که شب مردنش، شب شهادت حضرت، وقتى که مهمان بود منزل دخترش نمک آورد و شیر، گفت تو چه وقت دیده بودى که من (بر حسب نقل) دو تا چیز همراه بخورم، رفت نمک را برداشت فرموده که، به جاى نمک شیر را بردار، نان با نمک را خورد آن سلطان حجاز، ایران، سوریه، لبنان، عراق، ماوراى اینها، اردن و امثال ذلک. این شب آخر زندگى ایشان در حال آن قدرتمندى. ایشان، خواهر بزرگوار!! این آقا خواهر جنایتکار این جنایتکار، پنج میلیون دلار خرج گلکارى، نوشته بود خرج گلکارى این ویلائى که ایشان تهیه کرده است در خارج کرده. دیشب هم که در یکى از روزنامه‌هاى اینجا من خواندم که نوشته بودند،که آورده بودند که شب چهارم آبان شاه خودش با فرح جشن گرفته براى اینکه دیگران که از خانواده او بودند همه رفته‌اند، پول‌ها را برداشتند و رفتند. مال این ملت رفت به آمریکا و چند روز پیش از این هم گفتند که از ایران تلفن کرده بودند که یک طیاره پر از جواهرات، جواهرات سلطنتى را نقل کردند به آمریکا. حالا که ایشان احتمال رفتن مى‌دهد دارد چپاول مى‌کند این ملت را، دارد مى‌برد. ما که حکومت اسلامى مى‌گوئیم این هرج و مرج نباید باشد، به ما مى‌گویند که شما حکومت اسلامى مى‌خواهید بکنید، مى‌خواهید که اصلش چرخ این مملکت را بخوابانید. این غلط است که مى‌گویند اینها تبلیغات باطل است، ما چرخ‌ها را به راه میخواهیم بیندازیم. الان چرخ‌هاى مملکت طرف اروپا دارد حرکت میکند، نفت‌هاى شما الان به اروپا و به آمریکا دارد مى‌رود. ما میخواهیم جلوى این گرفته شود، یک مقدار عاقلانه‌اش فروش برود آنهم ارز دست ما بیاید نه اینکه نفت ما را ببرند و پایگاه براى آمریکا درست بکنند، عوض آن این باشد که اسلحه بیاورند و پایگاه براى آمریکا درست کنند. ما مى‌گوئیم هرج و مرج باید نباشد، نمى‌گوئیم حکومت نمى‌خواهیم، ما حکومت مى‌خواهیم اما این نحو حکومت، نه به آنطور. البته هیچ کس نمى‌تواند آنطور اما یک حکومتى باشد که دزد نباشد، لااقل خیانتکار و جنایتکار نباشد، یک حکومتى که براى اینکه یکدفعه بگویند مرگ بر شاه، یک عده‌اى را نکشند - شما خیال کردید که اگر - در هر صورت مسأله این است، حکومت اسلامى این است، از حکومت اسلامى شما را نترسانند، حکومت عدالت است، حکومت است که زندگى شما را زندگى مرفه انشاءالله قرار مى‌دهد، براى مردم نفع دارد، براى مردم همه‌اش منفعت است و امید است انشاءالله به زودى این عمل انجام بگیرد.

و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته



نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 2  صفحه : 235
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست