نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 13 صفحه : 236
که مغول نکرده بود و اگر مهلت داده بشود به او، با عراق و ایران و هر جا دستش برسد آن کند که مغول با ایران کرد. ادعا نمىشود کرد که، من ادعا کنم که من یک ملائى هستم و مردم دوست هستم، وقتى که رسیدى به منصب آنوقت ببین چه هستى. آنوقتى که امثال آقاى نخستوزیر در حبس بود و زجر بود، ادعاى این معنا را البته در دل داشت که این حکومت بده است و اگر من به ریاست برسم چه خواهم کرد، اگر در ذهنش بوده لکن الان در معرض امتحان است. الان همه این رؤسا، رئیس جمهور، نخستوزیر، رئیس مجلس، رؤساى دادگاهها، رؤساى همه استانها، حکومتها فرماندارها، استاندارها، همه اینها در معرض امتحانند و این امتحان از امتحان در نقص اولاد و انفس بالاتر است. امتحان مردم به ریاست، به ریاست در هر مقام، به رسیدن به هر مقام، این امتحان سختتر است از امتحان در نقص اولاد و انفس و مشکلتر است که انسان بتواند از این امتحان نجات پیدا بکند و درست امتحان بدهد در معرض اعمالى که مىکند و در پیشگاه خدا آبرومند باشد. رؤسا هر جا هستند، در هر کشورى هستند، دولتمردان در هر کشورى که هستند و در هر جا که هستند باید بدانند که رسیدن به این مقام، امتحانى الهى بوده است و سخت امتحانى است. خودشان توجه کنند به اینکه قبل از رسیدن به این مقام و بعد از رسیدن به این مقام، چقدر در حالشان تفاوت حاصل شده است. قبل از رسیدن به این مقام به رؤساى جمهورى که سابق بودند، به نخست وزیرانى که سابق بودند، به وکلاى مجلسى که سابق بودند، به استاندارهائى که سابق بودند، به دادگاههائى که در سابق بودند، قبل از رسیدن خودشان به این مقامات به آنها اشکال داشتندو آنها را تقبیح مىکردند، الان که خودشان رسیدند آیا همان نقشه را عمل مىکنند که آیندگان آنها را تقبیح کنند؟ یا خیر، وقتى که به مقام رسیدند رفتارى مىکنند که همانطورى که بعد از هراز و چهار صد سال نسبت به امیر المؤمنین مردم نظر مىدهند؟ همان که بعد از اینکه مقام ریاست داشت، به حسب اصطلاح شما تمام ایران و عراق و مصر و جاهاى دیگر در زیر سلطه او بود، رفتارش با مردم آنطور بود که هیچ کس نمىتواند آن رفتار را داشته باشد. در خطبه جمعه، گاهى که یک وقتى که در خطبه جمعه آمده بودند و منبر بودند، دامنشان را حرکت مىدادند براى اینکه پیراهن را شسته بودند و پیراهن عوضى نداشتند. بیدار بشویم ما، دولتمردان بیدار بشوند، استاندارها بیدار بشوند، دادگاه بیدار بشوند، ما دعوى شیعهگرى را مىکنیم، ادعا هست که ما شیعه و تابع هستیم، در مقام امتحان باز شیعه هستیم تبع هستیم آنطورى که او هست؟ به اندازهاى که وسعت وجودى ما هست تبعیت مىکنیم؟ با دوستانمان، با رفقایمان، با همکیشانمان، با بشر آنطور رفتار مىکنیم آن شخصى بود که وقتى یک خلخال را از پاى یک ذمیه یا یهودى یا نصارا بوده است بیرون آورده بودند اشرار، قریب به این معنا فرموده است که اگر انسان بمیرد براى این ننگى که واقع شده و این چیزى که واقع شده است، خیلى بعید نیست. ما هم مدعى هستیم که شیعه هستیم. رؤسا و دولتمردان بیدار بشوند، مخاصمه را ترک کنند، این منظرهها را ببینند، این جوانهایى که خون خودشان را در راه اسلام دادهاند، ببینند، این جوانهایى که شما را به این مقام رساندهاند، ببینند و دست از مخاصمات بردارند، آتش بس کنند. در محضر خداست، همه ما در محضر خدا هستیم و
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 13 صفحه : 236