responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 13  صفحه : 16

بکند. آقایان هم که از همه قشرها از حیث کا راهمیتشان بیشتر است باید این نظام را حفظ بکنند و همانطورى که در سایر جاها یک نظامى هست و بدون نظم یک امرى تحقق پیدا نمى‌کند یعنى فاسد مى‌شود، باید نظام را حفظ بکنند و هر چیزى را که تقبل کردند با نظم و با ترتیب، این را اجراء بکنند و عمل بکنند.

قضاوت یکى از عبادات الهى است‌

و از مهمانى که باید عرض کنم دقت در امر قضاست. وقتى که نوامیس مردم، جان‌هاى مردم، مال‌هاى مردم تحت نظر شماست، نباید که مسامحه بشود خداى نخواسته یک غیر مجرمى مجرم شناخته بشود یا یک مجرمى که باید حد الهى برایش جارى بشود، این غیر مجرم شناخته بشود. باید در امر قضا کمال دقت را کرد و با دقت اجراء کرد، مبادا خداى نخواسته به دست یکى، یک ظلمى واقع بشود. هر دو طرفش ظلم است، اگر چنانچه یک غیر مجرمى، مجرم شناخته بشود، ظلم به آن شخص است و اگر یک مجرمى، غیر مجرم شناخته بشود، ظلم به آنهائى است که این جرم مرتکب شده است براى آنها. باید تمامش را با کمال دقت، با کمال مواظبت و احتیاط عمل کنید که مبادا یک وقت خداى نخواسته یک کسى به قتل برسد در صورتى که جرمش به مقدار قتل نیست، کسى یک حبس طولانى بشود در صورتى که جرمش به مقدار این حبس نیست، یا قاتلى فرار کند از زیر بار قصاص به توهم اینکه خوب، یک ترحمى باید به آن کرد. نه، قاضى باید با تمام شدت توجه بکند به مواضع قضا، قاضى باید جسارتا عرض مى‌کنم قسى القلب باشد، تحت تاثیر واقع نشود، قاضى که نفسش جورى است که اگر مثلاً این مجرم یک قدرى گریه کرد، یک قدرى ناله کرد، یک قدرى التماس کرد، تحت تاثیر واقع بشود، این نمى‌تواند قاضى واقع بشود. یا اگر حس مثلاً انتقام جوئى در قاضى باشد، آن هم نمى‌تواند قاضى باشد. قاضى یک نفر آدمى است که بدون اینکه هیچ نظرى داشته باشد راجع یه قضیه، اگر برادرش را آوردند پیشش که قضاوت کند، همانطور باشد که اگر دشمنان را آوردند، یعنى در قضا آنطور باشد، حکمى که مى‌خواهد بکند بین برادرش و بین دشمنش، در حکم فرق نگذارد. نمى‌گویم در عوارض نفسانى، نخیر در حکم یعنى همانطورى که براى برادرش حکم بحق باید بکند، براى دشمنش هم همانطور، على السواء باشد پیشش همه، شما شنیده‌اید که حضرت امیر با آن ظاهرا یهودى بود که در محضر قاضى واقع شدند در صورتى که حضرت امیر رئیس بود، وقتى که احضارش کرد رفت پیش قاضى، قاضى وقتى که اباالحسن به ایشان گفت، اشکال کرد به او که نه، به آن هم هر چه مى‌گویى به من هم همین طور بگو. این دستورى است براى همه ماها که باید در مسند قضا یکى که نشست، همه ملت پیشش با یک نظر باشد، تمام نظرش به اجراى عدالت باشد. عدالت، در دشمنش هم به طور عدالت، در دوستش هم به طور عدالت. نه اینجا مسامحه بکند و نه آنجا سختگیرى کند. و بالاخره این امور مهم در دست شما آقایان است و از قرارى که الان آقایان که پیش من آمده‌اند از شوراى قضائى، خیلى امیدوار بودند به این چهره‌هاى نورانى، باید در هر جا که باشید و هر مطلبى که پیش شما بیاید،



نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 13  صفحه : 16
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست