نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 13 صفحه : 151
را داشته باشد، نوشت که اینها صلاح دیدند که ما باشیم، من باشم در اینجا حکومت کنم. ما مطالعه کنیم از آنوقت تا زمانى که این آدم رفت ببینیم که اینها با چه گروههائى مبارزه کردند و با چه گروههائى مصالحه و سازش. رضاخان اول که آمد ما شک نداریم که یک آدم عامى بود و آنها فهمیده بودند که یک آدم قدرتمندى است و جسورى است و کار از او مىآید. آنها این را آوردند این هم در رادیو دهلى اگر شماها که یادتان نیست، شاید آنهائى که سنشان بلا باشد، یادشان هست که در رادیو دهلى گفتند (که رادیو دهلى از چیز انگلیسها بود آنوقت) که رضاخان را ما آوردیم روى کار و بعد از اینکه مخالفت کرد و با آلمانها مثلاً یک رفت و آمدى داشت ما او را بیرون بردیم. این یک آدمى بود که با مطالعات آنها، ادراک کردند که یک آدم قلدرى است و شعور سیاسى هم ندارد آنقدرها، این را خوب مىشود آلت دست قرار داد، آوردند و کودتا کردند و آنوقت اشخاص زیادى را از همه طوایف گرفتند و ابتداى امر و وجب به وجب به نظر مىرسد که روى یک نقشهاى که آنها برایش مىدادند عمل مىکرد، ابتدائاً شروع کرد به ریاکارى و مجالس روضه مىرفت و خودشان مجلس روضه بپا مىکردند و از قرارى که آنوقت مىگفتند در همه تکیههاى تهران هم آنوقت مىگفتند پا برهنه مىرود، همه جارفت و با مردم خوش وبش مىکرد و این کارها را مىکرد تا آنوقتى که قدرت دستش آمد و محکم شد پایش. ببینیم که در آنوقتى که قدرت دستش آمد با کى و با چه گروهى مخالفتش زیاد بود و با چه طرحهائى مخالفتش زیاد. این را بسیارى البته یادشان است که شروع کرد مخالفت با روحانیون با اسم اینکه مىخواهیم اصلاح بکنیم، چه بکنیم، مجلسى در جاهاى دیگر و در مدرسه فیضیه که ما شاهدش بودیم مجلس امتحان درست کردند و اشخاصى که مال خودشان بود مىآمد آنجا براى امتحان و اینها به خیال اینکه به، تبلیغاتشان این بود که ما مىخواهیم این اشخاصى که صحیحاند و اهل علم صحیح هستند، از آنهائى که نه، لیاقت این لباس را ندارند، مىخواهیم تمیز بدهیم. حتى بعضى از آقایان محترم قم هم این معنا را باور کرده بودند. خدا رحمت کند مرحوم آقاى فیض را، به من فرمودند که، در مدرسه فیضیه، که خوب، این که بدکارى نیست که اینها بیایند خوبها را از بدها جدا کنند. من به ایشان عرض کردم که بله، اینها مىخواهند خوبها را از بدها جدا کنند که خوبها را از بین ببرند، نه بدها را. و همین طور هم شد. ابتدا براى این معنا آمدند و چه تلخىها بر ماها گذشت از این امتحان و از این بساط، بعد هم با یک بهانه دیگر شروع کردند به اینکه باید ملت لباس واحد داشته باشد و عمامهها را از سرها برداشتند و آنقدر خرابکارى که کردند که روى تاریخ را سیاه کردند. و البته اینها یک مسائل طولانى است که شاید در تاریخ، حالا که مىتوانند بنویسند اشخاصى که اطلاع دارند، بعد هم یا در همان وقتها هم مجالس روضه را با کمال جدیت منع کردند که شاید در شهرها یک مجلس علنى که مثل مجالس متعارف، آنوقتها بپا نبود.
من در قم یادم هست که یکى از آقایان، بین الطلوعین (قبل از طلوع فجر) یک مجلس چند نفرى داشت و قبل از طلوع آفتاب هم متفرق مىشدند و گمانم این است که همین مجلس را هم آمدند جلویش را گرفتند. این دو جناح جناح که هر دوش از جناح روحانى است، جناح روحانیت و جناح خطبا،
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 13 صفحه : 151