نام کتاب : خدمات متقابل اسلام و ایران نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 624
سازگارتر است .
از همه جالبتر اینکه در طول تاریخ تقریبا 12 قرنی فلسفه و پزشکی دوره
اسلامی ، نه به یک فیلسوف زردشتی بر میخوریم و نه به یک پزشک زردشتی ،
( و ظاهرا از این قبیل است جمع ریاضیدانان ) بدیهی است که همچنانکه
یهودیان و مسیحیان میتوانستهاند در این نهضت علمی و فرهنگی و فلسفی
شرکت کنند و سهیم باشند زردشتیان هم میتوانستند شرکت کنند ، ولی شرکت
نکردهاند . همچنانکه در دوران قبل از اسلام هم شرکتی در فرهنگ جهانی
نداشتهاند . در دوران قبل از اسلام ایرانیانی که مشعلدار علم و فرهنگ
بودهاند ، مسیحی و یا یهودی و یا صابئی بودهاند و همانها هستند که
دانشگاه جندیشاپور را اداره میکردهاند .
در دوره اسلامی در میان فلاسفه تنها بهمنیار بن مرزبان آذربایجانی است
که زردشتی بود ولی او هم بعد مسلمان شد ، و در میان پزشکان تنها علی بن
عباس اهوازی معروف به ابن المجوسی است که پزشک عالیقدری است ، ولی
او هم همچنانکه ادوارد براون در طب اسلامی و دیگران گفتهاند ، و به علاوه
نامش گواهی میدهد نیاکانش زردشتی بودهاند نه خودش .
حقیقت اینست که روح زردشتیگری به صورتی بوده ( یاد آورده بودند ) که
به هیچوجه با علم و فلسفه سازگار نبوده و اگر احیانا افرادی زنجیر را
پاره میکردهاند و به علوم میگراییدهاند ، زردشتیگری را بدرود میگفتهاند .
5 - در میان فلاسفه مسلمان ، اکثریت با فلاسفه شیعه است ، فلاسفه غیر
شیعی به استثنای فیلسوفان اندلس که از محیط و اندیشه تشیع دور بودهاند ،
اکثریت قریب به اتفاق تمایل شیعی دارند . این نیز میتواند دلیل بر
مطلبی باشد و آن اینکه عقل شیعی از اول عقل فلسفی بوده است . ما در
کتاب سیری در نهجالبلاغه درباره این مطلب بحث کردهایم [1] بحث بیشتر
، فرصت بیشتری میخواهد . [1] سیری در نهجالبلاغه صفحات 40 - . 44
نام کتاب : خدمات متقابل اسلام و ایران نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 624