نام کتاب : خدمات متقابل اسلام و ایران نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 625
6 - ایرانیان در قسمت فلسفه و حکمت از مجموعه فرهنگ اسلامی که ایرانی
و غیر ایرانی در آن شرکت داشتهاند نسبت به غیر ایرانیان اکثریت قاطع
دارند خصوصا در قرون متأخرتر ، یعنی از دوره مغول به بعد ، و بالاخص از
قرن دهم به بعد که ایران یکسره شیعه میشود ، فلسفه اسلامی مختص ایران
است . ایرانیان فلسفه اسلامی را آغاز نکردند . اولین فیلسوف اسلامی عرب
است . ولی پس از آشنائی با فلسفه بیشاز هر قوم دیگر به آن چسبیدند .
بعقیده ما این جهت دو ریشه دارد یکی اینکه عقلیت ایرانی علیرغم
ممانعتهای زردشتی قبل از اسلام ، عقلیت فلسفی است . دیگر نفوذ تشیع در
ایران است . اگر از فلاسفه ایرانی که از نظر نژاد ، عرب یا ترک یا نژاد
دیگرند صرف نظر کنیم از قبیل فخرالدین رازی ، جلالالدین دوانی ، صدرالدین
دشتکی ، غیاثالدین دشتکی و عده دیگر ، فلاسفه غیر ایرانی به نسبت بسیار
اندکند . فلاسفه غیر ایرانی یا غیر مسلمانند و آنها گروهی از پزشکان
فیلسوف مصر و شام و اندلس و غیرهاند و یا مسلمانان غیر ایرانیند از
قبیل ابن هیثم بصری مصری ، ابوالبرکات بغدادی ، علی بن رضوان مصری ،
کندی ، ابن رشد ، ابن طفیل ، ابن الصائغ ، قطب الدین مصری ، کمالالدین
یونس موصلی و احتمالا فارابی که عددشان زیاد نیست .
7 - مرکز تعلیم و تعلم فلسفه ، قبل از ابن سینا ، بغداد بود . ابنسینا
مرکزیت را به ایران منتقل کرد ، ابن سینا اساسا به بغداد نرفت ، بلکه
او در فلسفه استاد نداشته است . اندکی منطق پیش استاد خوانده است .
نبوغ و شهرت ابنسینا از اطراف و اکناف ، طالبان حکمت را به سوی او و
مطالعه کتبش کشانید . کتابهایش ناسخ کتب پیشینیان شد ، اساتید کتابهای
او فقط در ایران پیدا میشدند و از ایران به خارج ایران گسترش پیدا کرد .
با نفوذ اندیشههای ابنسینا و بیرقیب بودن کتابهایش و ایرانی بودن
شاگردانش که متخصصان آن کتب بودند . بغداد از مرکزیت افتاد . البته در
بغداد کتب فلسفه و از آن جمله کتب ابن سینا تدریس میشد ولی
نام کتاب : خدمات متقابل اسلام و ایران نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 625