نام کتاب : خدمات متقابل اسلام و ایران نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 113
خود قائل بودند از این جهت بود که این زبان را متعلق به یک قوم معین
نمی دانستند بلکه آنرا زبان آیین خود میدانستند و لهذا این کار را توهین
به ملت و ملیت خود نمی شمردند . احساس افراد ملل غیر عرب این بود که
زبان عربی زبان دین است و زبان مادری آنها زبان ملت .
مولوی پس از چند شعر معروف خود در مثنوی که به عربی سروده است :
اقتلونی اقتلونی یا ثقات
ان فی قتلی حیوش فی حیوش
میگوید :
پارسی گو گر چه تازی خوشتر است
عشق را خود صد زبان دیگر است
مولوی در این شعر زبان عربی را بر زبان فارسی که زبان مادری اوست
ترجیح میدهد ، به این دلیل که زبان عربی زبان دین است .
سعدی در باب پنجم گلستان حکایتی به صورت محاوره با یک جوان کاشغری
که مقدمه نحو زمخشری میخوانده است ساخته است . در آن حکایت از زبان
فارسی و عربی چنان یاد میکند که زبان فارسی زبان مردم عوام است و زبان
عربی زبان اهل فضل و دانش .
حافظ در غزل معروف خود میگوید :
اگر چه عرض هنر پیش یاربی ادبی است زبان خموش ولکن دهان پر از
عربی است
از قراری که مرحوم قزوینی در بیست مقاله نوشته است ، یکی از عنکبوتان
گرفتار تارهای حماقت که از برکت نقشه های استعماری فعلا کم نیستند همیشه
از حافظ گله مند بوده است که چرا در این شعر زبان عربی را هنر دانسته
است ؟ !
نام کتاب : خدمات متقابل اسلام و ایران نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 113