نام کتاب : حرکت و زمان در فلسفه اسلامی 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 91
مناط تشخص از نظر مرحوم آخوند
مرحوم آخوند این حرف را قبول ندارد و حرفی میزند که ابتدا فارابی آن
را گفته است و ایشان این حرف فارابی را در فلسفه خود زنده کرده است .
فارابی حرفی زده است که با " اصالت وجود " تطبیق میکند ، گر چه برای
فارابی اصالت وجود مطرح نبوده است و لذا بدون ذکر برهان این حرف را
بیان کرده است . حرف مشهور و معروف فارابی این است که " تشخص به
وجود است " . یعنی آن اموری که بنا به نظر قدما شیء را " شخصی "
میکند ، هیچ کدام از آنها با نظر به ذات و ماهیتشان سبب تشخص نمیشوند
. یعنی همین طور که انسان به حسب ماهیت کلی است ، انسان سفید هم کلی
است . کوچک شدن دایره ، کلیت را نقض نمیکند و کلیت سر جای خودش
باقی است و باز هم قابل صدق بر کثیرین است . اگر یک میلیون قید هم به
آن بزنیم و آن قیدها از قبیل ماهیتی باشند که ضمیمه شده باشند به ماهیت
اول ، ممکن است که به صورت کلی منحصر در فرد در بیاید ، اما باز هم "
کلی " ای است که منحصر در فرد است . ضم ماهیت به ماهیت ولو اینکه
هزاران ماهیت به یکدیگر ضمیمه شود ، هیچ وقت کلی را شخصی نمیکند و یک
امر متشخص ایجاد نمیکند . بلکه مفهوم ذهنی تا در مرحله ذهن است قابل
صدق بر کثیرین است ، ولو اینکه ماهیت کلی نباشد و همان چیزی باشد که به
آن میگوئیم " ماهیت جزئی " . و همانطور که شیخ هم به آن توجه کرده
است ، حتی تصوراتی که از جزئیات داریم هم قابل صدق بر کثیرین است .
شخص معینی را در نظر بگیریم که صورتی از او در ذهن ما هست ، مثلا تصوری
که از مرحوم آقای بروجردی داریم . ممکن است کسی بگوید که این تصور جزئی
است ، زیرا فقط بر یک فرد صدق میکند . در حالی که این مطلب درست
نیست . چون بیش از یک فرد در خارج ندارد بر بیش از یک فرد صدق
نمیکند . اگر به فرض محال بتوان شخص
نام کتاب : حرکت و زمان در فلسفه اسلامی 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 91