نام کتاب : حرکت و زمان در فلسفه اسلامی 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 381
حرکاتی که ما در اعراض میبینیم محال است که صورت بگیرند و جوهری که
این عرضها به آن قائم هستند ساکن باشند و فقط این عرضها بر روی آنها
بلغزند ، رابطه عرض و جوهر قوی تر از این حرفها است . پس حرکتهای
محسوسه در اعراض دلیل بر حرکت جوهر است . این حرفی است که ایشان
درباب حرکت جوهریه میزنند ، و از حرکت اعراض حرکت جواهر را اثبات
میکنند و بعد از حرکت جوهر به این نتیجه میرسند که همه اعراض هم باید
متحرک باشند ، چون عرض از توابع جوهر است . پس به دلیل حرکت محسوس
در پاره ای از اعراض مثل کم و کیف و این و وضع حرکت جوهر را اثبات
میکنیم و بعد از حرکت جوهر حرکت تمام اعراض را بدلیل تبعیت اعراض از
جواهر نتیجه میگیریم .
در اینجا یک سؤال پیش میآید و آن اینکه پس شما درباره سکون ها چه
میگوئید ؟ می گویند : به یک معنی در واقع سکونی نداریم ، و آنجا هم که
شیء ساکن است و مثلا رنگ ثابت دارد و در واقع رنگ ثابت ندارد .
همچنین کم و أین ، منتهی به این شکل است که شیء که در یکجا ساکن است
چون خودش متغیر است مکانش هم در همین مکان دائما در تغییر است و این
یک نوع تغییر مکان است ، غیر تغییر مکانهایی که سراغ داریم ، یعنی شیء
به تبع جوهر تغییر میکند اگر یک حرکتی هم از خارج به آن بدهیم ، یعنی از
جایش منتقلش کنیم ، معنایش این میشود که شیء متحرک در " أین " ، در
" أین " حرکت میکند و این ، یک نوع حرکت دیگری است و ایشان اینرا
حرکت در حرکت میدانند .
اصل مطلب ایشان درست است ، ولی اینکه ما آنرا حرکت در حرکت بدانیم
قابل مناقشه است . این یک نوع حرکت مرکب هست ولی حرکت در حرکت
شمردن آن قابل مناقشه است . حرکت مرکب مثل زمین که حرکت وضعی دارد و
در همان حال حرکت انتقالی هم دارد ، این حرکت در حرکت نیست ، زمین دو
حرکت دارد یک وضعی و دیگری انتقالی نه اینکه حرکت انتقالی آن در حرکت
وضعی باشد . اگر ما به این مطلب قائل شدیم که ایشان میفرمایند ،
نام کتاب : حرکت و زمان در فلسفه اسلامی 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 381