نام کتاب : حرکت و زمان در فلسفه اسلامی 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 380
ولی حاجی با یک مقدمه خواسته است مطلب را توضیح بدهد و آن مقدمه
اینست که : اگر حرکت در مقوله ان یفعل و ان ینفعل جایز باشد لازمه آن
اینست که همان طور که انتقال از فردی به فردی جایز است انتقال از نوعی
به نوعی هم جایز باشد ، حالا اگر در مقوله أن یفعل حرکت جایز باشد باید
حرکت از تسخین به تبرید هم جایز باشد ، و اگر حرکت از تسخین به تبرید
جایز باشد لازمه اش اینست که شیء همانطور که دارد گرم میشود در همان حال
هم مشغول سرد شدن باشد ، این میشود اجتماع ضدین . پس ایشان حرف مرحوم
آخوند را مبتنی بر یک مقدمه مطویهای گرفته اند و گمان نمی کنند غیر این
هم توجیهی داشته باشد و آقای طباطبائی هم توضیح نداده اند ، همین قدر
دنباله حرف سابق بشمار آورده اند .
عمده دلیل بر بطلان حرکت در حرکت همان بیان اول است که ذکر شد ، از
این میگذریم .
اعراض متحرک ، حرکتی هم به تبع جوهر دارند ( حرکت مرکب ) :
آقای طباطبائی در اینجا یک بیانی دارند که فی حد ذاته بیان بسیار خوبی
است ، ما باید اولا ببینیم که مراد ایشان چیست و چه میخواهند بگویند و
در ثانی آیا این چیزی که ایشان میگویند حرکت در حرکت است یا نه .
خودشان این را حرکت در حرکت میدانند ولی توضیح نداده اند که چرا حرکت
در حرکت است .
بیان ایشان اینست که : بنابر حرکت جوهریه ، یکی از براهینی که خود
مرحوم آخوند بر حرکت جوهریه میآورند مسئله تبعیت اعراض است از
موضوعات ، و می گویند شما تصور میکنید که اعراض سوار بر موضوعات
میشوند ؟ یا اینکه نه ، نحوه وجود عرض نحوه وجود تعلق به موضوع است . و
در واقع بطوریکه ایشان و دیگران اثبات کرده اند عرض از مراتب وجود
جوهر است ، و لذا محال است حرکت در عرض صورت بگیرد و در جوهر صورت
نگیرد . بنابراین
نام کتاب : حرکت و زمان در فلسفه اسلامی 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 380