نام کتاب : انسان و سرنوشت نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 44
بالخصوص در میان انسان و اعمال و شخصیت روحی و اخلاقی او از یک طرف و
میان آینده سعادتبار یا شقاوت بارش از طرف دیگر منکر است ، هرگز در
فکر تقویت شخصیت و اصلاح اخلاق و کنترل اعمال خود نمیافتد و همه چیز را
حواله به تقدیر میکند .
استفادههای سیاسی
تاریخ نشان میدهد که مسأله قضا و قدر در زمان بنیامیه مستمسک قرص و
محکمی بوده برای سیاستمداران اموی . آنها جدا از مسلک جبر طرفداری
میکردند و طرفداران اختیار و آزادی بشر را به عنوان مخالفت با یک عقیده
دینی میکشتند یا به زندان میانداختند ، تا آنجا که این جمله معروف شد :
" الجبر والتشبیه امویان ، والعدل والتوحید علویان " .
قدیمترین کسانی که مسأله اختیار و آزادی بشر را در دوره اموی عنوان
کردند و از عقیده آزادی و اختیار بشر حمایت کردند ، مردی از اهل عراق به
نام معبد جهنی و مرد دیگری از اهل شام معروف به غیلان دمشقی بودند . این
دو نفر به راستی و درستی و صدق و ایمان شناخته میشدند . معبد به همراهی
ابن اشعث خروج کرد و به دست حجاج کشته شد و غیلان نیز پس از آنکه
حرفهایش به گوش هشام بن عبدالملک رسید ، به دستور هشام دستها و
پاهایش را بریده ، سپس او را به دار آویختند .
در کتاب تاریخ علم کلام تألیف شبلی نعمان جلد اول صفحه 14 مینویسد :
" اگر چه برای اختلاف عقاید تمام عوامل و اسباب فراهم بود ،
نام کتاب : انسان و سرنوشت نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 44