responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فلسفه تاریخ 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 303
احساس گرسنگی می‌کند آن را به صورت یک میل درک می‌کند ولی در واقع آن‌ دستگاه دارد اعلام می‌کند که من احتیاج به غذا دارم ، بدل ما یتحلل می‌خواهم‌ ؟ اگر او میل ایجاد نمی‌کرد و می‌گفت بدل ما یتحلل می‌خواهم این دنبال غذا نمی‌رفت ، ولی وقتی که میل است و لذت ، او دنبال لذت خودش می‌رود اما نمی‌داند که دنبال لذت رفتنش کار کردن برای آن طبیعتی است که او اکنون‌ آگاه از آن طبیعت نیست آب که می‌خواهد ، اصل مطلب آن است که طبیعت‌ است که دنبال آب می‌گردد ولی این که مثل یک گیاه نیست که آبش را از رطوبت زمین استفاده کند ، آب را از خارج باید بروند بیاورند تا دستگاه‌ شعور و اراده ، میلی و لذتی در کام او نریزد او بر نمی‌خیزد برود آب‌ بنوشد او می‌رود آب می‌نوشد به خیال خودش فقط برای این که لذت ببرد ولی‌ طبیعت او را وادار [ به این کار ] می‌کند برای این که مایحتاج خودش را برآورد . این است که در زیر این دستگاه ظاهری یک دستگاه دیگری است معمولا ما می‌گوییم که انسان در شعور خودش هدف دارد ولی طبیعت مثلا قلب یا معده‌ من هدف ندارد اتفاقا آنها از ما بیشتر هدف دارند ما در استخدام هدفهای‌ آنها هستیم یعنی شعور انسان در استخدام هدفهای طبیعت است . این حرف آدام اسمیت حرف بسیار خوبی است : " افراد تمایلات خود را اقناع می‌کنند ( یعنی آنچه که آنها پیش خودشان درک می‌کنند این است ) اما در این رهگذر چیزی فزونتر که از آن بی‌خبرند ولی در عمل آنان نهان‌ است تحقق می‌یابد " هگل هم عین همین مطلب را گفته است که " افراد بشر در حین تحقق بخشیدن این مقصود ، امیال خود را که دارای مفهوم دگرگونه‌ است نیز بر می‌آورند " یعنی طبیعت مقصود خودش را دارد عمل می‌کند ولی‌ افراد هم ضمنا به میلهای خودشان پاسخ مثبت داده اند نویسنده می‌گوید : " این به عبارت ساده همان هماهنگی علائق است " ولی هماهنگی علائق غیر از این مطلب است بلکه این ، هماهنگی تمایلات است با طبیعت نه
نام کتاب : فلسفه تاریخ 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 303
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست