نام کتاب : فلسفه تاریخ 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 302
که به زبان فلسفی " آرمان " برگردانده شده است مترادف دست غیبی آدام
اسمیت ، در فلسفه هگل " نیرنگ عقل " مشهور اوست که افراد را وادار
به انجام مقاصدی میکند که خود از آن ناآگاهند " .
حرف آدام اسمیت و حرف هگل ، مطلبی عالی است و این در فلسفه ما هم
هست که انسان در شعور آگاه خودش یعنی در مرحله شعور خودش میلهای خود
را بر میآورد و غیر از این چیزی نیست به هر کسی اگر بگویند تو با این
فکر و اراده ات چه میکنی ؟ هر کاری را که بگوید ، چنانچه به او بگویند
چرا آن کار را میکنی ؟ برمیگردد به یک میل ، یعنی انسانها در کارهای خود
تمایلات خویش را ارضا میکنند ولی خود انسانها ناآگاهند که وقتی به حساب
خودشان با اراده و اختیار خود امیال خویش را ارضا میکنند در واقع آن
طبیعت عینی اینهاست که در زیر این دستگاه شعوری و فکری دارد به سوی
هدف خود حرکت میکند و این میلها را استخدام کرده است ، انسان خیال
میکند که دارد برای میلش کار میکند ولی در واقع آن مرحله شعوری و فرهنگی
دارد طبیعت خودش را خدمت میکند [1] .
مثالی عرض میکنم شما یک انسان متوجه یعنی عالم و تحصیلکرده را در نظر
نگیرید ، از یک بچه شروع میکنیم یک بچه گرسنه میشود داد میکشد که من
غذا میخواهم تشنه میشود ، فریاد میکند که من آب میخواهم میل به بازی
پیدا میکند ، میگوید من اسباب بازی میخواهم این بچه از نظر فهم خودش
همین است که من این را میخواهم ، چون میخواهم باید برای من تهیه شود این
غذا را میخواهم باید بخورم این آب را میخواهم باید بنوشم این اسباب
بازی را میخواهم باید داشته باشم ولی آیا این بچه آگاه هست که در ماورای
شعور او یک طبیعتی در جریان است و این طبیعت احتیاج به آن شیء دارد ؟
یعنی آیا میداند معده ای دارد ، روده ای دارد ، کبدی دارد ، جهاز هاضمه
ای دارد ، جهاز تنفسی دارد و او که
[1] در مقاله ششم " اصول فلسفه " آقای طباطبائی خیلی خوب این مطلب
را بیان کردهاند .
نام کتاب : فلسفه تاریخ 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 302