نام کتاب : فطرت نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 24
است فطرت یعنی خلقت . آنگاه حدیث " « کل مولود یولد علی الفطره » "
را از غوالی اللئالی نقل میکند و بعد حدیثی از امام صادق ( ع ) نقل میکند
که به یک مناسبتی لغت " فطره " را به کار بردهاند ولی در غیر مورد
فطرتی که ما میگوییم . ابی بصیر میگوید که روزی خدمت امام صادق ( ع )
بودیم ، گوشت شتری آوردند و خوردیم ، بعد مقداری شیر آوردند و ایشان از
آن شیر آشامیدند و به من گفتند که تو هم بیاشام و من نیز آشامیدم و گفتم
: ایش ؟ این چیست ؟ ( دیدم یک مزه خاصی میدهد ) « قال انها الفطره »
فرمود این " فطره " است [1] ( کفک شیر تازه در وقت دوشیدن ) . پس
باز همان مفهوم ابتدائیت در این لغت هست . از لغت " فطرت "
میگذریم .
فطره ، صبغة ، حنیف
در قرآن سه لغت آمده است که این سه لغت [ با توجه به ] معنا و
مفهومی که قرآن درباره دین دارد ( « فطره الله التی فطر الناس علیها »)
در مورد یک معنا به کار برده شدهاند ، یعنی مفهومهای مختلفی هستند که
مصداق واحد دارند . یکی همین لغت " فطره " است و دوم لغت " صبغة "
و سوم لغت " حنیف " ، یعنی در مورد دین ، هم
> احادیث است و کشتی بحار است ، یعنی ایشان احادیث بحار مرحوم
مجلسی را با لغات مشخص کرده است و در واقع یک فهرستی است از احادیثی
که در کتاب بحار مرحوم مجلسی است . ایشان در این کتاب اندکی از نهایه
ابن اثیر تقلید کرده با این تفاوت که ابن اثیر بیشتر به لغت توجه داشته
و ایشان بیشتر به احادیث .
[1] آنچه در نظرم است ، در خراسان به آن " جیک " و در بعضی جاها به
آن " آغوز " میگویند که همان شیر ابتدایی است که برای اولین بار از
حیوانی که بچه زاییده است گرفته میشود .
نام کتاب : فطرت نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 24