نام کتاب : مساله شناخت نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 203
حقیقی بودن و صحیح بودن شناخت از یک طرف ، و غلط بودن و خطا بودن آن
از طرف دیگر - میگذریم ، یعنی بیش از این ارزش بحث ندارد و الا بیش
از این هم میشود بحث کرد .
فرق " ملاک شناخت " و " معیار شناخت "
وارد مسئله دوم که مهمتر است میشویم : مسئله معیار شناخت . فرق این
مسئله با مسئله ملاک شناخت چیست ؟ در مسئله ملاک شناخت ، در واقع
میخواستیم تعریف شناخت حقیقی را به دست آوریم ، ببینیم شناخت حقیقی
چیست ؟ یکی میگفت شناخت حقیقی آن است که مطابق با واقع باشد . دیگری
میگفت شناخت حقیقی آن است که اذهان روی آن توافق پیدا کنند . سومی
میگفت شناخت حقیقی امری نسبی است ، و تعاریف دیگری نیز ارائه میشد .
بعد از این که قبول کردیم شناخت حقیقی یعنی شناختی که واقعیت را به ما
ارائه میدهد ، میرویم سراغ معیار آن ، یعنی به چه وسیله بفهمیم که شناخت
ما حقیقی است ؟ بحث اول این بود که شناخت حقیقی چیست و بحث دوم این
است که ما از چه راه بفهمیم که یک شناخت ، حقیقی است ( با این فرض
که میدانیم حقیقی چیست ) . مثلا میپرسیم طلا چیست ؟ طلا را برای ما تعریف
میکنند ، میگویند طلا فلزی است که دارای فلان رنگ و فلان خاصیتهاست . اما
یک وقت میپرسیم : اگر من فلزی به همان رنگی که تو میگویی ببینم و ندانم
که طلای خالص است یا ناخالص ، و اصلا آیا طلاست یا به رنگ طلا ( طلاست
یا مطلا ) ، با
نام کتاب : مساله شناخت نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 203