responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 2 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 88
کرده . این تقیید است دیگر بیش از این نمی‌گفتند . شیخ انصاری گفت : نه ، گاهی دلیلی بر دلیل دیگر حاکم است ، نه ناسخ‌ او ، نه مخصص او و نه مقید اوست ، حاکم بر اوست و بر او حکومت می‌کند حکومت ، نوعی تفسیر است ، به شکل دیگری است ، روحش همان روح تخصیص و تقیید است ، ولی زبانش با او فرق می‌کند مثلا می‌گوید " هر عالمی را اکرام کن " ، بعد نمی‌آید استثنا کند بگوید " مگر علمای نحو را " بلکه‌ این جور می‌گوید " نحوی که عالم نیست " مثال بهترش این است که می‌گوید : " اگر در نماز شک بین اقل و اکثر کردی ، بنا را بر اقل بگذار ، بعد هم چنین نماز احتیاطی انجام بده " ، بعد می‌گوید : " ولی شک کثیر الشک‌ که شک نیست " ، نمی‌گوید " الا کثیر الشک " ، می‌گوید شک کثیر الشک‌ که شک نیست اصلا انکار می‌کند که این شک باشد نمی‌خواهد بگوید واقعا شک‌ نیست ، زبانش زبان انکار است . بعد [ شیخ انصاری ] گفت : ما بسیاری از چیزها در لسان اسلام داریم که‌ زبانش ، زبان تفسیر است ، حال در زبان تفسیر ، گاهی فردی را موضوعا خارج می‌کند و گاهی فردی را موضوعا داخل می‌کند . در قدیم هم قواعد کنترل کننده را کشف کرده بودند ، ولی طرز تصرف‌ قواعد کنترل کننده را که به شکل حکومت است به این صورت بیان نمی‌کردند ، به نحو دیگری می‌گفتند . اسلام قاعده‌ای به نام " لاضرر " و قاعده‌ای به نام " لاحرج " وضع کرده‌ است این قاعده بر تمام قواعد و قوانینی که اسلام در عبادات ، معاملات و در هر مورد [ دیگر ] وضع کرده ، حاکم و ناظر است در یک جا می‌گوید : " « اذا قمتم الی الصلوش فاغسلوا »
نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 2 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 88
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست