responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : كتاب النكاح نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 15

الاختلاط و الغلبة و يردّ بعدم ثبوت المأخذ [1] (مأخذ براى اين مبنا كه بگوئيم هر دو مجاز است نداريم).

2- قول شهيد ثانى:

أعلم أنّ النكاح يستعمل لغتاً فى الوطي كثيراً، و في العقد بقلّة (عكس قول نراقى). قال الجوهري: النكاح: الوطى، و قد يقال العقد. و شرعاً بالعكس (شهيد بين معنى لغوى و شرعى جدائى مى‌اندازد)، يستعمل بالمعنيين الّا أنّ استعماله فى العقد أكثر، [2] بعد شهيد مى‌فرمايد: بعضى معتقدند كه در قرآن اصلًا نكاح به معنى وطى نيامده است مگر در يكجا و آن هم در حكم محلّل است‌ «حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ»‌ [3] چون به مجرد عقد، محلّل واقع نمى‌شود بلكه علاوه بر عقد مواقعه لازم است.

قلنا: اين قيد از اين آيه در نمى‌آيد بلكه از روايات استفاده مى‌شود كه مواقعه هم لازم است، پس در هيچ جاى از قرآن نكاح به معنى وطى نيامده است.

3- قول ابن قدامه:

النكاح فى الشرع هو عقد التزويج فعند إطلاق لفظه ينصرف إليه ما لم يصرفه عنه دليل‌ [4] (مادامى‌كه قرينه‌اى بر خلاف نباشد) بعد در ذيل كلامش استدلال مى‌كند كه در لسان شرع و عرف غالباً به اين معنى استعمال شده است.

قلنا: ما كارى به معنى لغوى نداريم و سراغ معنى شرعى مى‌رويم، البتّه نمى‌خواهيم ادّعا كنيم كه در نكاح حقيقت شرعيّه‌اى داريم، بلكه مى‌خواهيم ببينم در لسان شرع نكاح منصرف به چيست و حقيقت در چيست؟

يكى از علائم چهارگانه حقيقت و مجاز «اطّراد و عدم اطّراد» است، يعنى اگر لفظى در معنائى مطّرداً استعمال شود، علامت حقيقت است. در قرآن مجيد كلمه نكاح و مشتقّات آن در بيست و سه مورد به كار رفته كه در همه به معنى عقد است و قرينه هم دارد مانند: «إِذا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِناتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ»‌ [5] كه به قرينه طلاق، «نكحتم» اشاره به عقد است.

«فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى‌ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ»‌ [6] به معنى عقد است.

«وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاحِ»‌ [7] از قبيل اضافه عام به خاص است يا از قبيل اضافه سبب به مسبّب است. (عقد سببى همان الفاظ است و عقد مسبّبى همان پيوند اعتبارى عقلائى شرعى بين زوج و زوجه است).

«إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ‌ (زن از مهرش بگذرد) أَوْ يَعْفُوَا الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاحِ»‌ [8].

اگر، لفظى با قرينه در معنائى زياد استعمال شود بين اين لفظ و معنى علاقه‌اى پيدا مى‌شود كه اگر بعداً بدون قرينه هم بكار رود آن معنا به ذهن مى‌آيد يا معنى حقيقى و يا منصرف اليه.

نتيجه: در قرآن در تمام موارد «نكاح» به معنى «عقد» است و از اين استعمالات، ذهن انس پيدا مى‌كند كه نكاح به معنى عقد است.

8 مقدّمه ..... 5/ 7/ 78

معنى نكاح در روايات:

روايت مشتمل بر لفظ «نكاح» در ابواب مختلف، زياد و در آنها غالباً «نكاح» به معنى «عقد» است، مگر در موارد نادر و شاذ كه به معنى «وطى» آمده است.

فهرست قسمتى از ابواب:

- باب 1، از ابواب مقدّمات نكاح، ح 10:

«و ما من شى‌ء أحبّ إلى اللّه عزّ و جلّ من بيت يعمر في الإسلام بالنّكاح»

(كه به معنى عقد است).

- باب 48 از ابواب مقدّمات نكاح، ح 1 و 3: كلمه نكاح دارد كه به معنى عقد است‌

«و من سنّتى النّكاح»

در حديث سوّم مى‌فرمايد

«و إن من سنّتى النّكاح».

- باب 139 از ابواب مقدّمات نكاح، ح 1:

«ليس عندي طَولٌ فأنكح النّساء»

كه نكاح به معنى عقد است.

- باب 157 از ابواب عقد نكاح، ح 2:

«لا تجامعوا فى النكاح على الشبهة»

كه منظور احتياط در عقد نكاح است نه وطى.

- باب 2 از ابواب عقد نكاح، ح 2 و 4 و 6:

«فلا يصلح نكاح الّا بمهرٍ»

كه مراد عقد است.

- باب 4 از ابواب عقد نكاح، ح 1 و 5:

«لا ينقض النّكاح إلّا الاب»

كه مراد عقد ازدواج است و وطى معنى ندارد.

- باب 6 از ابواب عقد نكاح، ح 5:

«لا تنكح ذوات الآباء من‌


[1] مستند، ج 16، ص 9.

[2] مسالك، ج 7، ص 7.

[3] آيه 230، سوره بقره.

[4] مغنى، ج 7، ص 333.

[5] آيه 49، سوره احزاب.

[6] آيه 3، سوره نساء.

[7] آيه 235، سوره بقره.

[8] آيه 237، سوره بقره.

نام کتاب : كتاب النكاح نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 15
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست