الاختلاط و
الغلبة و يردّ بعدم ثبوت المأخذ [1] (مأخذ براى
اين مبنا كه بگوئيم هر دو مجاز است نداريم).
2- قول
شهيد ثانى:
أعلم أنّ
النكاح يستعمل لغتاً فى الوطي كثيراً، و في العقد بقلّة (عكس قول نراقى). قال
الجوهري: النكاح: الوطى، و قد يقال العقد. و شرعاً بالعكس (شهيد بين معنى لغوى و
شرعى جدائى مىاندازد)، يستعمل بالمعنيين الّا أنّ استعماله فى العقد أكثر،
[2] بعد شهيد مىفرمايد: بعضى معتقدند كه در قرآن اصلًا نكاح به معنى
وطى نيامده است مگر در يكجا و آن هم در حكم محلّل است «حَتَّى
تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ»[3] چون به مجرد
عقد، محلّل واقع نمىشود بلكه علاوه بر عقد مواقعه لازم است.
قلنا: اين
قيد از اين آيه در نمىآيد بلكه از روايات استفاده مىشود كه مواقعه هم لازم است،
پس در هيچ جاى از قرآن نكاح به معنى وطى نيامده است.
3- قول ابن
قدامه:
النكاح فى
الشرع هو عقد التزويج فعند إطلاق لفظه ينصرف إليه ما لم يصرفه عنه دليل
[4] (مادامىكه قرينهاى بر خلاف نباشد) بعد در ذيل كلامش استدلال
مىكند كه در لسان شرع و عرف غالباً به اين معنى استعمال شده است.
قلنا: ما
كارى به معنى لغوى نداريم و سراغ معنى شرعى مىرويم، البتّه نمىخواهيم ادّعا كنيم
كه در نكاح حقيقت شرعيّهاى داريم، بلكه مىخواهيم ببينم در لسان شرع نكاح منصرف
به چيست و حقيقت در چيست؟
يكى از علائم
چهارگانه حقيقت و مجاز «اطّراد و عدم اطّراد» است، يعنى اگر لفظى در معنائى
مطّرداً استعمال شود، علامت حقيقت است. در قرآن مجيد كلمه نكاح و مشتقّات آن در
بيست و سه مورد به كار رفته كه در همه به معنى عقد است و قرينه هم دارد مانند:
«إِذا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِناتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ»[5]
كه به قرينه طلاق، «نكحتم» اشاره به عقد است.
«فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ
مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ»[6] به معنى عقد
است.
«وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاحِ»[7] از قبيل اضافه عام به خاص است يا از قبيل اضافه سبب به مسبّب است.
(عقد سببى همان الفاظ است و عقد مسبّبى همان پيوند اعتبارى عقلائى شرعى بين زوج و
زوجه است).
اگر، لفظى با
قرينه در معنائى زياد استعمال شود بين اين لفظ و معنى علاقهاى پيدا مىشود كه اگر
بعداً بدون قرينه هم بكار رود آن معنا به ذهن مىآيد يا معنى حقيقى و يا منصرف
اليه.
نتيجه: در
قرآن در تمام موارد «نكاح» به معنى «عقد» است و از اين استعمالات، ذهن انس پيدا
مىكند كه نكاح به معنى عقد است.
8 مقدّمه
..... 5/ 7/ 78
معنى نكاح
در روايات:
روايت مشتمل
بر لفظ «نكاح» در ابواب مختلف، زياد و در آنها غالباً «نكاح» به معنى «عقد» است،
مگر در موارد نادر و شاذ كه به معنى «وطى» آمده است.
فهرست قسمتى
از ابواب:
- باب 1، از
ابواب مقدّمات نكاح، ح 10:
«و ما من شىء أحبّ إلى اللّه عزّ و جلّ من بيت
يعمر في الإسلام بالنّكاح»
(كه به معنى عقد است).
- باب 48 از
ابواب مقدّمات نكاح، ح 1 و 3: كلمه نكاح دارد كه به معنى عقد است