نام کتاب : دائرة المعارف فقه مقارن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 434
د. عشق به جاودانگى
شكّى نيست كه انسان به حكم غريزه، طالب جاودانگى است، و اين توهم براى جمعى از
ثروتاندوزان وجود دارد كه مال را مايه طول بقا مىپندارند و ازاينرو به سراغ
تكاثر در اموال مىروند، چنان كه در قرآن مجيد به اين نكته به طور ظريفى اشاره شده
است: «يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ».[1]
علامه طباطبايى رحمه الله ضمن تفسير آيه فوق مىنويسد: «فظاهر حاله أنّه يرى
أنّ المال يخلده ولحبّه الغريزى للبقاء يهتمّ لجمعه وتعديده؛ چنين انسانى
مىپندارد كه مال باعث جاودانگى اوست و به دليل حبّ غريزى وى به بقا، به انباشته
كردن اموال و شمارش آن اهتمام مىورزد (و از آن لذّت مىبرد)». [2]
«حبّ طول حيات» به دنبال خود، بذر
آرزوهاى دراز را بر دل مىافشاند و در آن صورت هر چه از عمر انسان مىگذرد و آدمى
به دوره كهولت و پيرى نزديكتر مىشود، گويا درخت آرزوها و آمالش، تنومندتر
مىگردد.
در حديثى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مىخوانيم:
«... الشيخ يضعف جسمه و قلبه شابّ على حبّ اثنتين:
طولِ الحياة و حبّ المال
؛ انسان در سن پيرى، جسمش ناتوان مىشود ولى دلش بر دو چيز جوان مىگردد: طول
حيات و حبّ مال». [3]
بر اساس روايات اسلامى غالباً انسان به سبب جهل و نادانى، وغفلت از ناپايدارى
و بىوفايى دنيا، گرفتار اين پندار مىشود كه عمرى طولانى دارد، به همين دليل يك
مشت آرزوهاى دراز بر فكر او چيره مىشود و در گرداب «طول امل» گرفتار شده، به جمع
اموال و انباشته كردن ثروتها مبادرت مىورزد.
در حديثى از مولاى متّقيان على عليه السلام مىخوانيم:
«اتّقوا خِداع الآمال، فكم من مؤمِّل يوم لم يُدركه، وباني بناء لم يسكنه وجامع
مال لم يأكله
؛ از فريب آرزوها بپرهيزيد، چه بسيار كسانى كه آرزو داشتند روزى را در آغوش
ناز و نعمت به سر ببرند؛ ولى هرگز به آن نرسيدند، چه بسيار كسانى كه خانه و قصرى
ساختند و هرگز در آن ساكن نشدند و چه بسيار كسانى كه اموال زيادى را اندوختند؛ ولى
هرگز از آن نخوردند». [4]
در روايت امام على بن موسى الرضا عليه السلام كه در گذشته به آن اشاره شد
«آرزوى دراز» يكى ديگر از عوامل ثروتاندوزى و تكاثر اموال نام برده شده كه
مىفرمايد:
«لايجتمع المال الا بخمس خصال ... و أمل طويل». [5]
ه. بيم فقر و ناامنىهاى اقتصادى
بهانه ترس از دچار شدن به فقر و ندارى و ورشكستگى و يا ترس از بروز
ناامنىهاى