responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف فقه مقارن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 2  صفحه : 321

از نگاه يهود، توليد تنها فعاليتى ضرورى براى جلوگيرى از فقر به شمار مى‌رفت. با ظهور كليساى پروتستان، كار و توليد، مظهر اراده الهى قلمداد شد و ارزش ذاتى يافت. اين انديشه مبناى پيدايش دوران شكوفايى اقتصاد سرمايه‌دارى شد. [1]

اسلام به كار و توليد، ارزش واقعى بخشيد و از طريق آموزه‌هاى تربيتى و فرهنگى خاص خود، شرايط لازم را جهت توليد و بهره‌بردارىِ صحيح از طبيعت، فراهم ساخت و همگان را به تشريك مساعى در آن فرا خواند. دليلش هم روشن بود، زيرا اسلام، خواهان عزت و استقلال جامعه اسلامى بود، و هرگونه تسلّط بيگانه و وابستگى به آنان را مردود مى‌دانست، و بنابر اصل محكم نفى سبيل: «وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا» [2]، و برترى اسلام:

«الإسلام يعلو و لايُعلى عليه» [3]

، طبيعى بود كه، توليد انواع فرآورده‌هاى مادى و فيزيكى از يك طرف و تربيت نيروهاى متخصص انسانى ومجهز شدن به آخرين دستاوردهاى علمى بشر از سوى ديگر، در سرلوحه آموزه‌هاى دينى اين آيين آسمانى قرار گيرد، لذا پس از ظهور اسلام، در پرتو تعليمات آن، تمدن بزرگ اسلامى به سرعت، شكل يافت و سطح وسيعى از جغرافياى آن روز را در بر گرفت.

اسلام براى تحقق اين هدف، از راه‌ها و شيوه‌هاى گوناگونى استفاده كرد از جمله:

الف. فرهنگ سازى (اصلاح نگرش)

اسلام با ترويج فرهنگ توليد و كار، و ارزش‌گذارى معنوى بر فعاليت‌هاى توليدى، زيرساخت‌هاى فكرى بشر را در موضوع كار و توليد، چنان اوج داد كه «كار و توليد» در رديف يكى از عبادت‌ها قرار گرفت‌ [4]، و كرامت و مقام انسان نزد خداوند به آن گره خورد [5]، و تلاش جهت توليد و كار، به مثابه جهاد در راه خداوند قلمداد شد [6]، و بالاخره پيامبر اين آيين پاك- مطابق نقل ابن اثير در اسدالغابه- پس از بوسيدن دستان پينه بسته كارگرى، فرمود:

«هذه يدٌ لا تمسّها النار

؛ اين دستى است كه آتش دوزخ به آن نمى‌رسد». [7]

در اين بينش، انسان‌هاى بيكار، سربار جامعه معرفى شدند، و افزون بر سقوط معنوى و تزلزل موقعيت اجتماعى‌شان، دور از رحمت خدا به شمار آمدند. [8]


[1]. ر. ك: فرهنگ كار، ص 12-/ 23.

[2]. نساء، آيه 141.

[3]. شرح مسلم نووى، ج 11، ص 52؛ فتح البارى، ج 9، ص 370؛ عوالى اللئالى، ج 1، ص 226.

[4]. ر. ك: مسند احمد، ج 3، ص 147؛ صحيح بخارى، ج 3، ص 66؛ مستدرك الوسائل، ج 13، ص 460.

[5]. امام كاظم عليه السلام فرمود: «إن اللَّه ليبغض العبد الفارغ؛ خداوند بنده‌بيكار را دشمن مى‌دارد» (من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 169، ح 3635).

[6]. امام صادق عليه السلام فرمود: «الكادّ على عياله كالمجاهد فى سبيل اللَّه» (كافى، ج 5، ص 88).

[7]. اسدالغابة، ج 2، ص 269.

[8]. ر. ك: كافى، ج 4، ص 12 و ج 5، ص 72 به بعد. در حديثى از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم: «لاتكسل عن معيشتك فتكون كلًاّ على غيرك». (كافى، ج 5، ص 86) و نيز از آن حضرت مى‌خوانيم: «إنّ اللَّه يُبغض كثرة النوم وكثرة الفراغ». (كافى، ج 5، ص 84)

نام کتاب : دائرة المعارف فقه مقارن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 2  صفحه : 321
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست