نام کتاب : دائرة المعارف فقه مقارن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 240
مىدادند.
پيروان مكتب اهل بيت عليهم السلام تقليد از عالم ميّت را روا نمىدانند، بلكه
مردم را به علماى حىّ ارجاع مىدهند، همان كسانى كه با بهرهگيرى از تجربيّات و
علوم علماى گذشته و افزودن تجارب و دريافتهاى خود را بر آن، به تكامل و پيشرفت علم
فقه كمك مىكنند.
اصل حرمت تقليد از ميّت، كه مورد اجماع و اتّفاق پيروان اين مكتب است، به خوبى
ثابت مىكند كه باب اجتهاد نزد آنها در هر زمان مفتوح بوده و فقهاى هر عصر وظيفه
دارند با استفاده از علوم پيشينيان، افكار خود را بر آن بيفزايند و آنچه نزديكتر
به احكام الهى و مفاهيم آيات و روايات است، استخراج و استنباط كنند.
***
بسيار مناسب است از قرن اوّل آغاز و به گروهى از مجتهدان و فقهاى شيعه در
هر عصر كه صاحب نظر در فتوا بودهاند اشاره كنيم، تا معلوم شود سيره قطعيّه انفتاح
باب اجتهاد در همه قرون اسلامى نزد پيروان اين مكتب وجود داشته است. (البتّه در
قرن اوّل سخن از همه فقها اعم از فقهاى اهل سنّت و فقهاى اهل بيت عليهم السلام
است).
***
انفتاح در عصر پيامبر صلى الله عليه و آله و
صحابه:
معتقدان به انفتاح و انسداد، هر دو اتّفاق نظر دارند كه در دوره رسول خدا صلى
الله عليه و آله تا مدتى بعد از رحلت آن حضرت، باب اجتهاد مفتوح بود و علماى امّت
به آسانى مىتوانستند اجتهاد كرده و نظر خود را اعلام دارند. اين مسأله به قدرى
توسعه داشت كه گاه دچار افراط شده و اجتهاد در مقابل نصّ را جايز شمردند كه از نظر
ما مردود است؛ زيرا با وجود نصّ قرآن يا سنّت پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله
جايى براى اجتهاد باقى نمىماند؛ زيرا آن وحى است و مخالفت با وحى جايز نيست. مرحوم
شرف الدّين به موارد متعددى از آن در كتاب
المراجعات اشاره كرده است. [1]
نويسنده كتاب «اعلام المُوَقّعين» صحابه را نخستين كسانى مىداند كه اجتهاد كردند، وى
مىگويد:
«صحابه نخستين كسانى بودند كه قياس و
اجتهاد كردند. آنها وقايع را كنار هم گذاشتند و حوادث امثال را به هم تشبيه كردند
و حكم بعضى حوادث را در بعضى ديگر جارى، و باب اجتهاد را براى علما باز نمودند و
راه را براى آنها هموار ساختند و آن را هم تبيين كردند. آيا انسان عاقل شك مىكند
در اينكه وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «كسى كه خشمگين است بين دو نفر
قضاوت نكند»، منظورش اين است كه غضب، قلب و ذهن انسان را مشوّش مىكند و نمىگذارد
انسان خوب بفهمد و مانع از اظهار نظر كامل او مىشود و راه علم و قصد را بر او
مىبندد. كسى كه نهى را فقط محدود به حالت غضب كند و ناراحتى و ترس شديد، گرسنگى،
درد