لجوج
گرفتار مىشدند و تحت بازجويى قرار مىگرفتند، و ممكن بود به خاطر گفتن يك جمله به
قتل برسند؛ به اين گونه افراد دستور تقيّه داده مىشد تا نيروى خود را براى دفاع
از اين مكتب نوبنياد حفظ كنند و بيهوده و بىهدف و بىدليل جان خود را به خاطر
نيفكنند و آن را براى لحظه پيكار سرنوشت ذخيره سازند،
***
2- براى مكتوم داشتن برنامهها (تقيّه تاكتيكى)
با توجه به
اينكه تقيّه بيشتر مربوط به اقليتهاى صالحى است كه در دست اكثريت ناصالح گرفتار
است روشن است كه اين اقليت براى ادامه حيات و پيشبرد اهداف سازنده خود بايد در
بسيارى از موارد متوسل به روش تقيّه شود، چه اينكه اگر طرحها و عقايد و نقشههاى
خود را برملا سازد، وسيله اكثريت به زودى خنثى مىگردد.
بنابراين
چارهاى جز اين ندارند كه به عنوان يك تاكتيك، در مكتوم داشتن عقايد خود بكوشند.
اين گونه
تقيّه نيز در آغاز اسلام فراوان بود.
طرح هجرت پيامبر
صلى الله عليه و آله كه سرآغاز فصل نوين و كاملًا انقلابى و تكاملى دراسلام بود؛
در محل عقبه در يك بيابان خاموش در نزديكى مكه ريخته شد.
حركت
مخفيانه و تدريجى مسلمانان معدود نخستين به كانون جديد اسلام مدينه.
خوابيدن
امام على عليه السلام در بستر پيامبر صلى الله عليه و آله به منظور اخفاى
برنامهاى كه در دست اجرا بود.
حركت
پيامبر صلى الله عليه و آله به سوى غار ثور در دل شب، اختفاى كامل در درون غار به
مدت چند روز، سپس حركت به سوى مدينه از بيراهه؛ آن هم به صورت راه رفتن در شبها، و
مخفى شدن در روزها؛
همه اينها شكلهايى
از تقيّه تاكتيكى بود.
آيا تقيّه در
اينگونه موارد واجب نيست؟
آيا اگر
پيامبر و مسلمانان، عقيده و فكر خود را در زمينه طرح هجرت، آشكارا بيان مىكردند
ممكن بود اين طرح عملى گردد؟
آيا
پنهانكارى و اخفاى كامل؛ ضامن پيروزى اين نقشه بود؟
همچنين در
مورد طرح «ابراهيم» پيامبر بزرگ خدا و قهرمانان بتشكن كه سابقاً اشاره شد، اگر او
عقيده خود را در مورد ماندن در شهر و سپس حركت به سوى بتخانه در يك فرصت مناسب و
ديگر اقدامات خود را مكتوم نمىداشت آيا شانس پيروزى براى اين طرح وجود داشت؟
يا در زمينه
«مؤمن آل فرعون» و طرح حساب شده او براى نجات جان موسى عليه السلام يا سوّمين
فرستاده مسيح عليه السلام به انطاكيه براى نجات جان رسولان قبلى و پياده كردن طرح
توحيد در اين سرزمين، اگر اخفا و استتار كامل وجود نداشت امكان پيروزى تصور
مىرفت؟
تمام رواياتى
كه تقيّه را به عنوان يك سپر دفاعى (جنة المؤمن- ترس المؤمن) معرفى كرده مىتواند