دشمن حداكثر دو برابر مسلمانان بوده باشد، كه بحث آن به خواست خداوند در همين سوره، ذيل آيات 65 و 66 خواهد آمد.
***
به همين جهت، در آيه بعد مجازات دردناك فراركنندگان از ميدان جهاد را با ذكر استثناهاى آن شرح مىدهد مىفرمايد: «كسانى كه به هنگام مبارزه با دشمن به آنها پشت كنند- مگر در صورتى كه هدف كنارهگيرى از ميدان براى انتخاب يك روش جنگى بوده باشد و يا به قصد پيوستن به گروهى از مسلمانان و حمله مجدد- چنين كسى گرفتار غضب پروردگار خواهد شد» «وَ مَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَيِّزاً إِلى فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ».
همان گونه كه مشاهده مىكنيم: در اين آيه، دو صورت از مسأله فرار، استثناء شده كه در ظاهر شكل فرار دارد اما در باطن شكل مبارزه و جهاد.
نخست صورتى است كه از آن تعبير به «مُتَحَرِّفاً لِقِتال» شده؛ «مُتَحَرِّف» از ماده «تَحَرُّف» به معناى كنارهگيرى از وسط به اطراف و كنارههاست، و منظور از اين جمله اين است كه: جنگجويان به عنوان يك تاكتيك جنگى از برابر دشمن بگريزند و به كنارى بروند كه او را به دنبال خود بكشانند و ناگهان ضربه غافلگيرانه را بر پيكر او وارد سازند و يا به صورت جنگ و گريز دشمن را خسته كنند كه: جنگ گاهى حمله و گاهى عقبنشينى به عنوان حمله مجدد است؛ چرا كه «أَلْحَرْبُ كَرٌّ وَ فَرٌّ». «1»
شكل دوم آن است كه جنگجوئى خود را در ميدان تنها بيند و براى پيوستن