بنىاسرائيل شد و در پاسخ هواخواهانش چنين گفت: «به زودى پسران آنها را به قتل مىرسانيم و نابود مىكنيم و زنانشان را (براى خدمت) زنده مىگذاريم، و ما بر آنها تسلط كامل داريم» «قالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنائَهُمْ وَ نَسْتَحْيي نِسائَهُمْ وَ إِنَّا فَوْقَهُمْ قاهِرُونَ».
در اين كه منظور از «آلِهَتَكَ» (خدايان تو) چيست؟ در ميان مفسران گفتگو است.
آنچه با ظاهر آيه موافقتر است اين است كه: فرعون هم، براى خود، بتها و معبودها و خدايانى داشت، اگر چه با توجه به آيه 24 سوره «نازعات»: «أَنَا رَبُّكُمُ الأَعْلى» و آيه 38 سوره «قصص»: «ما عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْري» معلوم مىشود كه مردم مصر بزرگترين خدايشان فرعون بوده.
و يا حداقل او خود را بزرگترين معبود مردم مصر مىدانست و معبودى براى آنها در رديف خودش قائل بود.
اما با اين حال او براى خويش معبودهائى انتخاب كرده بود كه آنها را پرستش مىكرد.
نكته ديگر اين كه: فرعون در اينجا دست به يك مبارزه ريشهدار و عميق مىزند و تصميم بر كارى مىگيرد كه در آينده به كلّى قدرت بنىاسرائيل را در هم بشكند و آن اين كه: مردان جنگى و مبارز را با كشتن فرزندان بنىاسرائيل ريشهكن سازد، و تنها زنان و دختران را براى كنيزى و خدمتكارى باقى بگذارد، و اين آئين هر استعمار نو و كهنهاى است، كه افراد مثبت و فعال را از ميان برمىدارند، و يا روح مردانگى و شهامت را با وسائل گوناگون در آنها مىكشند و افراد غير فعال را زنده نگه مىدارند.
البته اين احتمال نيز هست كه: فرعون مىخواسته است اين سخن به گوش